«. . . تواضع چشم روحانی را به روی تمام ارزش های جهان باز میکند. تواضع، از این فرض شروع می شود که هیچ چیز به ما بدهکار نیست و همه چیز هدیه و معجزه است، بیش از هر چیز باعث می شود همه چیز ارزش پیدا کند! . . . فروتن باش و بی درنگ ثروتمند و قدرتمند خواهی شد! زیرا تواضع فضیلت ثروتمندان است، همچنان که غرور موجب فقر است.» ماکس شلر
یک نظرسنجی برای بررسی رابطهی بین آرزوهای زندگی، سلامت ذهنی، و تواضع(یعنی پذیرش محدودیتهای خود، پذیرش خود و واقعیت، عدم تمایل به کنترل، استفاده از شکستهای خود برای بهبود خود، و عدم خودنمایی) انجام شد. نتایج نشان داد که تواضع ممکن است به عنوان عامل پیشساز آرزوهای درونی و رفاه ذهنی عمل کند. علاوه بر این، مشخص شد که آرزوهای درونی با پذیرش خود و پذیرش واقعیت ارتباط مثبت دارند در حالی که آرزوهای بیرونی با عدم تمایل به کنترل رابطه منفی دارند. دو بعد فروتنی: (الف) شناخت محدودیتهای خود و (ب) پذیرش خود و پذیرش واقعیت با سلامت ذهنی ارتباط مثبت دارد.
یکی از بزرگترین فیلسوفان مدرن، امانوئل کانت، تواضع را مادر فضایل میدانست (ر.ک. گرینبرگ، 2005). برای قرنها، جریانهای اصلی مذهبی: یهودیت، مسیحیت، اسلام یا بودیسم، به تواضع به عنوان یکی از ویژگیهای اساسی معنویت اشاره کردهاند که تضمین کنندهی یک زندگی خوب است. مسئلهی تواضع در خارج از دین نیز مهم است، جایی که به نگرش نسبت به خود و دیگران مربوط میشود. در روانشناسی، تواضع در چارچوب کسب بلوغ انسانی مورد بحث قرار میگیرد (ر.ک. آلپورت، 1961؛ راجرز، 1961) یا فضایلی که رشد آنها منجر به دستیابی به یک زندگی خوب میشود (ر.ک. پارک، پترسون، و سلیگمن، 2004؛ سلیگمن، 2002). محققان میگویند تواضع با ارزشهای دینی، اعتبار در درک خود و دیگران و نیز روابط خوب مرتبط است (ر.ک. Dąbrowski، 1984؛ Emmons، 1999، Em-mons & Kneezel، 2005؛ تانگلی، 2000).
فرهنگ غربی، فرهنگ مصرف و مادیگرایی، این دیدگاه را رایج میکند که غرور (یعنی داشتن نظر بالا نسبت به خود، جاهطلبی بیش از حد، عشق به خود) منجر به دستیابی به شادی در زندگی میشود. مصرف و مادیگرایی ارزشهایی مانند قدرت و لذتگرایی را ترویج میکند و اهداف مادی را در زندگی ترویج میکنند، یعنی شهرت، ثروت و جذابیت فیزیکی. تحقیقات تاکنون نشان داده است که تلاش برای تحقق چنین ارزشها و اهدافی تأثیر منفی بر رفاه افراد و جوامع دارد. (Górnik-Durose, 2002; Kasser, 2000; Kasser & Ryan 1993, 1996؛ همچنین رجوع کنید به Górnik. -دوروز، مروز، و زاوادزکا، 2012).
در مقابل، رشد تواضع توسط ارزشهایی مانند سنت و خیرخواهی، و آرزوهای معنوی (غیر مادی) پشتیبانی میشود (ر.ک. گروزه، کاسر، آهویا، فرناندز-دولز، کیم، لاو، رایان، ساندرز، اشماک، و او). -دان، ۲۰۰۵؛ شوارتز، ۱۹۹۲).
این ارزشها و اهداف در تضاد با ارزشهای شناخته شده توسط فرهنگ مصرف و مادیگرایی قرار دارند. در نتیجه، تواضع ممکن است به عنوان یک فضیلت دستکم گرفته شود که توانایی زیادی برای شاد کردن مردم، هم به صورت فردی و هم در جامعه دارد.
از این رو، سؤالات مطرح شده در این مقاله پژوهشی عبارتند از: آیا تواضع با آرزوهای زندگی درونی (غیر مادی) و بیرونی (ماتریالیستی) مرتبط است و اگر چنین است، از چه طریقی؟
مقالات در مورد موضوع مورد نظر کم است. تا آنجا که نویسندگان میدانند، تا کنون تنها یک مطالعه در مورد رابطهی بین آرزوهای زندگی و تواضع انجام شده است – روی یک نمونه آمریکایی (Visser & Pozze-bon, 2013).
تحقیقات مشابه در مورد رابطه بین تواضع و تندرستی نیز کمیاب و متناقض است. به این معنا که برخی از نتایج دلالت بر مثبت بودن رابطه دارند (پارک و همکاران، ۲۰۰۴؛ روات، پاورز، تارگت، کومر، کندی، و لاباف، ۲۰۰۶) در حالی که برخی دیگر دلالت بر منفی بودن آن دارند (ترزبیسکا، ۲۰۰۴).
تعریف تواضع
دلیل اصلی اینکه چرا تحقیقات اندکی در مورد تواضع انجام شده است این است که سردرگمی زیادی در مورد اینکه تواضع چیست وجود دارد. از این رو، تواضع را می توان با استفاده از عبارات متضاد توصیف کرد، برای مثال فقدان خودشیفتگی، تکبر، غرور، خودپرستی (ر.ک. Exline & Geyer, 2004; Rowatt, et al. 2006).
راه دیگر برای تعریف تواضع استفاده از مترادفها است (نک : تانگ نی، 2002؛ سلیگمن، 2002). علاوه بر این، میتوان توضیحی در مورد چیستی تواضع ارائه داد. با این حال، حتی در اینجا، محققان در درک این اصطلاح متفاوت هستند. برخی به نحوهی ادراک خود اشاره میکنند، با این فرض که یک فرد فروتن باید بتواند خود را به درستی درک کند (ر.ک. Baumeister & Ex-line, 2002; Emmons, 1999). یا باید تمایل کمتری به داشتن عزت نفس بالاتر یا نشان دادن خود داشته باشند.
(ر.ک. Sedekides, Gregg, Hart, 2007). برخی دیگر بر این باورند که تواضع به ماهیت خاص روابط اجتماعی مربوط می شود و نشان میدهد که یک فرد فروتن یا باید روابط خود را بر اساس همدلی، مشارکت، خیرخواهی، احترام و قدردانی قرار دهد و تمایلی به کنترل نداشته باشد (Emmons, 2007; Exeline & Geyer, 2004; Means, Wilson, Sturn, Bi-ron, & Back, 1990) یا اینکه آنها باید بتوانند اشتباهات خود را بپذیرند و پذیرای دیدگاهها و توصیههای مختلف دیگران باشند (Harrell & Bond, 2006) یا اینکه باید فداکار و مطیع خدا باشند (Emmons, 2000; Emmons & Kneezel, 2005, Exline & Geyer، 2004).
علاوه بر این، همچنین باید گفت که تواضع بر شیوهای که برای ابراز احساسات انتخاب شده است، تأثیر میگذارد تا آنها را از نظر اجتماعی قابل قبول کند (دیویس، هوک، ورتینگتون، ون تونگه-رن، گارتنر، جنینگز، و ایمونز، 2011). بنابراین، با توجه به این واقعیت که تواضع معانی متعددی را به خود اختصاص داده است، برخی از محققان آن را به عنوان یک ساختار چند بعدی توصیف می کنند (Emmons, 1999؛ Tangley, 2000). ابعادی که آن را اینطور شناسایی میکنند عبارتند از: تعالی نفس و خود گسست، پذیرش محدودیتهای خود، ارزیابی دقیق از خود، پذیرش خود، تمرکز کم بر خود، و عدم تکبر.
به طور کلی، دو رویکرد اصلی برای تواضع وجود دارد. اولی تواضع را ارزیابی دقیق از خود، در حالی که دیگری آن را ماهیت روابط با دیگران (یا نگرش شخصی نسبت به دیگران) میداند. در مورد خودارزیابی دقیق، روش معمول استفاده از مقیاسهای تفاضلی معنایی و فهرستهای چک صفت (ACL) است که بر اساس آن خود را ارزیابی میکنند. با این حال، عیب این مقیاسها این است که کسانی که فروتن نیستند ممکن است خود را مثبتتر ارزیابی کنند تا خود را مطلوبتر نشان دهند، در حالی که افراد فروتن ممکن است خود را منفیتر ارزیابی کنند.
روشی معتدل (دیویس، ورثینگتون و هوک، ۲۰۱۰). در مورد ارزیابی تواضع به عنوان ماهیت روابط با دیگران، یکی از روشهای مد نظر، رتبه بندی بر اساس توصیفهای خود است. اینها شامل تحلیلی از تواضع است که به عنوان ویژگیها یا صفات فردی دیده میشود (ر.ک. لی و اشتون، ۲۰۰۴). در تحقیقاتی که تاکنون انجام شده است، یکی از دو رویکرد بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است.
ابزار مورد استفاده در مطالعه حاضر برای سنجش تواضع از رویکرد دومی که در بالا به آن اشاره شد میآید و برمبنای توصیفات شخصی است. در اینجا تواضع به عنوان یک ویژگی قابل توسعه و مربوط به نگرش شخصی نسبت به خود و دیگران درک میشود. این شامل موارد زیر می شود:
شناخت محدودیتهای خود، عدم نگاه تحقیر آمیز به دیگران، پرهیز از لاف زدن در مورد دستاوردهای خود، قدردانی از لحظه لحظه زندگی، تصدیق شکستهای خود و تبدیل آنها به نفع، پذیرش روند وقایع در زندگی و تغییر آنها در صورتی که بتوان شرایط را برای بهتر شدن تغییر داد، پذیرفتن این واقعیت که فرد قادر به کنترل زندگی یا محیط اطراف خود نیست و نمیتواند زندگی دیگران را هدایت کند، آگاه است که نمیتواند زندگی خود را با اجتناب از شکستها یا اشتباهات زندگی کند. در مقابل، نقطه مقابل فروتنی، دلسردی، تسلیم شدن، اضطراب و ناتوانی در بخشیدن خود به خاطر اشتباهات است.
تواضع و خرسندی
نمایندگان روانشناسی انسانگرا و روانشناسی مثبت تلاش کردهاند به این سؤال پاسخ دهند که چه ویژگیهایی مسئول رشد کامل بشریت و همچنین سلامت افراد هستند. آل پورت (1961)، مدافع دیدگاه قبلی، ویژگیهایی را نشان داد که توسط محققان فعلی به عنوان ابعاد فروتنی، یعنی پذیرش خود، عینیت بخشیدن به خود و ادراک واقع بینانه مورد توجه قرار میگیرند (ر.ک. Emmons, 1999؛ Tangley, 2000). به همین ترتیب، راجرز در توصیف شخصی که در انسانیت کامل عمل میکند (1961).
به ویژگیهایی اشاره کرد که با توصیف تواضع مطابقت دارد، یعنی ایجاد یک تصویر محکم از خود، درک منطقی از خود و زمینه اجتماعی. در دیدگاه دوم، نظریه خوشبختی اصیل سلیگمن (2002) بیانگر این است که اعمال فضایل، از جمله تواضع و فروتنی، به خوشبختی میانجامد. (نگاه کنید به TrzebiĔska، 2008). سلیگمن مدعی است که تطبیق ویژگیهای خود با محیط برای اینکه فرد احساس رضایت کند، کاملاً ضروری است. تواضع امکان شناخت و قدردانی از صفات را فراهم می کند (ر.ک. پارک و همکاران، 2004). علاوه بر این، در نظریه خودتعیینگری و مفاهیم آن، بر این نکته تأکید شده است که دستیابی به اهداف درونی – یعنی پذیرش خود، رشد شخصی، وابستگی و مشارکتهای اجتماعی – برای سلامت ضروری است. این اهداف با خود مفهوم تواضع مطابقت دارند.
در واقع، اهداف درونی با اهداف بیرونی، یعنی ثروت، شهرت، جذابیت فیزیکی در کنار هم قرار میگیرند (کاسر و رایان، ۱۹۹۳، ۱۹۹۶). تحقیقات نشان میدهد که تلاش برای دستیابی به اهداف درونی، در مقابل اهداف بیرونی، منجر به کاهش شدت اضطراب، افسردگی، خودشیفتگی و کاهش بروز علائم روان تنی می شود (کاسر، رایان، ۱۹۹۶). در روانشناسی لهستانی، دابروفسکی (۱۹۸۴)، در نظریه فروپاشی مثبت خود، نشان داد که دستیابی به رفاه با دستیابی به رشد بالاتر در رشد به سوی انسانیت مطلق مرتبط است.
این انسانیت مطلق که بالاترین مرتبه است، دارای صفات ذهنی، عقلی، اخلاقی، اجتماعی، زیباییشناختی و دینی است که همگی با تواضع مرتبط است. تاکنون تنها یک مطالعه در مورد رابطه بین آرزوهای زندگی و تواضع انجام شده است. تواضع به عنوان یک عامل HH (صداقت- فروتنی) مدل HEXACO-PI-R ساختار شخصیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این عامل شامل صفاتی چون: اخلاص، صداقت، وفاداری، وفاداری، حیا/ بی ادعا بودن در مقابل حیله گری، نیرنگ، طمع، تظاهر، ریا، لاف گویی، تجمل است.
نتایج نشان دهندهی همبستگی بین آرزوهای درونی و تواضع بود در حالی که همبستگی بین آرزوهای بیرونی و تواضع منفی بود (ویسر، پوزبون، 2013). تحقیقات در مورد رابطه بین تواضع و رفاه ذهنی نیز کمیاب است. پارک، پترسون و سلیگمن یک همبستگی مثبت ناچیز بین فروتنی، تواضع و رفاه ذهنی را دوباره آشکار کردند (پارک، پترسون و سلیگمن، 2004). نظرسنجی دیگری که توسط Trze-biĔska انجام شد، این پرسش را مطرح کرد که چگونه افزایش فضایل – مانند قدردانی، عشق، امید، معنویت، خرد، و تواضع- با جنبههای انتخابی سلامت (یعنی فراوانی در بروز علائم آسیبشناسی روانی سلامت عاطفی، سلامت روانی و سلامت اجتماعی مرتبط است).
مشخص شد که فضایلی مانند امید و عشق ممکن است تأثیر قابل توجهی بر سلامت داشته باشند. معنویت و قدردانی نیز ممکن است بر سلامتی تأثیر بگذارد. با این حال، در این مورد، تاثیر کمتر قابل توجه است. در مورد فروتنی، نتایج نشان داد که سطح بالاتری از تواضع با سلامت عاطفی پایینتر و سلامت اجتماعی پایینتر مرتبط است (TrzebiĔska, 2004).
روات و همکارانش (روات و همکاران، ۲۰۰۶) رابطه بین تواضع و رفاه را در مقابل رابطه بین تکبر و رفاه مقایسه کردند. تواضع، برخلاف تکبر، با احترام به خود، قدردانی، تمایل به بخشش دیگران، معنویت و سلامت عمومی بهتر همراه بود. همچنین مشخص شد که تواضع با عزت نفس پایین، بدبینی یا افسردگی مرتبط نیست. علاوه بر این، مشخص شد که وقتی سه ویژگی – خودشیفتگی، خودآگاهی و عزت نفس ضمنی – با یکدیگر سنجیده شدند، یک معیار ضمنی از تواضع، مربوط به نمرات بهتر مدرسه بود.
تحقیقات دیگر به همبستگیهای تواضع پرداختند. یک مطالعه نشان داد که افراد فروتن تمایل بیشتری برای بخشیدن دیگران دارند. علاوه بر این، هر چه افراد نه تنها فقط در مقیاس تواضع، بلکه در مقیاس معنویت نیز امتیاز بالایی کسب کنند، احتمال بیشتری دارد که دیگران را ببخشند.
به عبارت دیگر، زمانی که آنها هم متواضع و هم «روحانی» هستند (پاورز، نام، روات، و هیل، ۲۰۰۷). مطالعهی دیگر نشان داد که افرادی که در نمرات تواضع رتبه بالایی دارند، نسبت به افرادی که رتبه پایینی دارند، تمایل بیشتری به همکاری و کمک به افراد نیازمند دارند (هیلبیگ و زتلر، ۲۰۰۹).
مطالعهی دیگری همچنین گفت که روابط شخصی ایجاد شده توسط افراد فروتن بهتر از روابط شخصی است که توسط افراد متکبر شکل میگیرد (پیترز، روات و جوهانسون، 2011). یک مطالعه دیگر نشان داد که تواضع نشان دهندهی تمایل به سخاوت است (Exline & Hill، 2012). نتایج حاکی از آن است که افراد متواضع در مقایسه با افراد متکبر، تمایل بیشتری به کمک مالی به امور خیریه، پاسخ مثبت به درخواستهای شرکت در آزمایشهای علمی و دادن پول بیشتر به غریبهها دارند.
علاوه بر این، آنها با افرادی که با آنها آشنا هستند، و با آنهایی که با خودشان مهربانند و آن کسانی که ازشان چیزی دریافت نکرده اند و همچنین با افرادی که هیچ ارتباطی با آنها ندارند به یک اندازه مهربان هستند. سایر محققان سوالاتی را در مورد اینکه تواضع با چه چیزی مرتبط است و افراد فروتن چگونه درک میشوند، بررسی کردند (Exline & Geyer, 2004).
بیشتر شرکتکنندگان با تواضع ارتباط مثبتی داشتند و آرزو داشتند که متواضعتر باشند. آنها تواضع را بیشتر با موفقیت مرتبط میدانستند تا با شکست. علاوه بر این، شرکت کنندگان بر این باور بودند که متواضعان با ادب و توجه به دیگران متمایز میشوند. آنها از خودگذشته، باهوش و موفق هستند.
نتایج یک مطالعهی دیگر نشان می دهد که افراد فروتن بیشتر از افرادی که متکبر هستند، مایل به پذیرش پیشنهاد کمک از سوی دیگران هستند (Exline, 2012). در نتیجه، افراد متواضع وقتی که محبت دیگران را احساس میکردند (یعنی زمانی که به آنها کمک می شد) بیشتر از افراد متکبر، سپاسگزار بودند و احساس محبت بیشتری میکردند. نتایج غیرمستقیم خاصی در مورد رابطه بین تواضع و سلامت ذهنی ممکن است از تحقیقات در مورد صفات منطبق با تواضع و مغایر با آن به دست آید.
پس از بررسی یک صفت که به تواضع(یعنی آمادگی برای خودسازی) و یک ویژگی مخالف تواضع(یعنی سوء استفاده از قدرت) اشاره دارد، مشخص شد که آمادگی برای خودسازی به طور مثبت با سلامت ذهنی افزایش یافته، ارتباط دارد (Zawadzka، Szabowska-Walaszczyk، 2011)، در حالی که استفاده نادرست از قدرت با کاهش سلامت ذهنی و به طور منفی با ترجیح ارزشهایی که اهداف ذاتی را ایجاد می کنند (تعالی خود) رابطه دارد.
مطالعهی کنونی
هدف از این مطالعه تحلیل رابطه بین تواضع و آرزوهای زندگی – هم درونی و هم بیرونی – و همچنین سلامت ذهنی بود. علاوه بر این، این نظرسنجی با هدف پاسخ به این سوال انجام شد که آیا تواضع ممکن است به عنوان عامل پیشسازی برای آرزوهای زندگی و سلامت ذهنی عمل کند. فروتنی، همانطور که در اینجا بررسی شد، به عنوان نگرشی نسبت به خود و دیگران درک میشود که مطابق با مفهوم آرزوهای درونی است که به رشد شخصی، پذیرش خود، وابستگی، مشارکتهای اجتماعی اشاره دارد (ر.ک. Kasser & Ryan، 1996).
در مقابل، آرزوهای بیرونی (مادی گرایانه) با مفهوم تحلیل شده تواضع در تضاد هستند، زیرا شامل ثروت و شهرت تجسم میشوند و اینها مربوط به میل به پذیرش اجتماعی و پاداشهایی با هدف افزایش عزت نفس میشود. (رجوع کنید به کاسر و رایان، 1996). بنابراین، با توجه به نتایج حاصل از تحقیق در مورد آرزوها که در بالا ارائه شد و نتایج مطالعات حاکی از رابطه بین تواضع(به عنوان یک ویژگی شخصی صداقت) و آرزوهای زندگی است (ر.ک. Visser & Pozzebon, 2013). دو فرضیه داده شد:
H1: تواضع با آرزوهای درونی زندگی رابطهی مثبت دارد.
H2: تواضع با آرزوهای بیرونی زندگی رابطهی منفی دارد.
علاوه بر این، به منظور بررسی دقیقتر رابطه، این فرض که تواضع ممکن است به عنوان عاملی برای آرزوهای زندگی باشد مورد آزمایش قرار گرفت. روانشناسان انسان گرا و مثبت گرا نتیجه می گیرند که سلامت با داشتن ویژگیهای مربوط با تواضع مرتبط است (ر.ک. آلپورت، ۱۹۶۱؛ سلیگمن، ۲۰۰۲).
علاوه بر این، تحقیقات در مورد تواضع نشان میدهد که تواضع با کیفیت روابط بین فردی مرتبط است (پیترز، روات و جوهانسون، 2011)، تمایل به بخشش دیگران (ورثنگتون، 1998؛ پاورز و همکاران، 2007)، همکاری جیره، کمک به دیگران نیازمند (هیلبیگ و زتلر، 2009؛ لابوف، روات، جانسون، تسانگ، و مک کالو، 2010)، و سخاوت (Exline & Hill، 2012). موارد مرتبط ذکر شده در بالا به رفاه مربوط میشود، و در نتیجه، میتوان فرض کرد که رابطهای بین تواضع و رفاه ذهنی وجود دارد.
H3: تواضع با سلامت ذهنی ارتباط مثبت دارد. در مورد آرزوهای زندگی، این فرض که تواضع ممکن است عامل خوبی برای سلامت ذهنی باشد، به منظور بررسی دقیقتر رابطه مورد آزمایش قرار گرفت.
روش
شرکت کنندگان
در مجموع 139 شرکت کننده، شامل 80 زن و 59 مرد، با میانگین سنی M = 29.53 (SD = 10.43) مورد بررسی قرار گرفتند. 61.9 درصد از شرکت کنندگان تحصیلات متوسطه، 33.1 درصد تحصیلات دانشگاهی و 5 درصد تحصیلات حرفهای را به پایان رسانده بودند. همه شرکت کنندگان از Voivodeship Pomeranian (منطقه GdaĔsk) بودند.
رویه کار
مقیاس فروتنی. تواضع با مقیاس تواضع ابداع شده توسط Zalewska و Zawadzka اندازه گیری شد (ر.ک. Zalewska، 2011). این مقیاس نگرش شخصی نسبت به خود و دیگران را ارزیابی میکند. این بر اساس بررسی تعاریف تواضع طراحی شده بود که تواضع را به عنوان نگرش به خود و دیگران توضیح میدهد.
از این تعاریف برای ایجاد اظهاراتی استفاده شد که سپس توسط داوران عالی، رتبه بندی شد. سپس تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل پایایی انجام شد. Ken-dall’s W نشاندهنده توافق در بین داوران (ارایهدهندگان)، یعنی W = 0.897 است. تحلیل عاملی (تحلیل مؤلفههای اصلی، چرخش واریمکس) پنج عامل تبیینکننده درصد تغییرپذیری مربوط به آن در نمونه مورد بررسی را متمایز کرد که عبارتند از: عامل 1 – پذیرش خود و پذیرش واقعیت – 1/24 درصد؛
عامل ۲ – پذیرش محدودیتهای خود – ۹.۶٪.
عامل ۳ – عدم تمایل به کنترل – ۶.۷۴%؛
عامل ۴ –عدم خودنمایی– ۴.۷۱ درصد; و
عامل ۵ – استفاده از شکستهای خود برای بهبود خود – ۴.۱۸٪.
برای تخمین پایایی مقیاس در نمونه مورد بررسی، از î کرونباخ استفاده شد و مقدار آن 0.88 = ± بود، در حالی که میانگین امتیاز M = 4.38 بود (و انحراف استاندارد SD = 0.59 بود). همبستگی بین عوامل فردی، میانگین و انحراف معیار برای هر بعد تواضع و قابلیت اطمینان مربوط به آنها در جدول 1 ارائه شده است.
همچنین اخبار بیشتری را مطالعه فرمایید:
فواید شگفت انگیز آب سرد درمانی برای سلامتی
خیلی بلند؟خیلی کوتاه؟ قد میتواند عامل خطر برای چندین وضعیت سلامتی باشد
جدول ۱
همبستگی بین پنج بعد تواضعو میانگین آنها و نمرات انحراف معیار
توجه داشته باشید. سطوح اهمیت: *.05، **.01، ***.001، P1 – پذیرش محدودیت های خود، P2 – پذیرش خود و واقعیت، P3 – عدم تمایل به کنترل، P4 – استفاده از شکست های خود برای خود را بهبود بخشد، P5 – عدم خودنمایی
در جدول ۱، اعتبار همهی عوامل به جز « خودنمایی نکردن» رضایت بخش بود. از این رو، این بعد از تحلیلهای بیشتر حذف شد. در نتیجه، نتایج ذکر شده در بالا نشان میدهد که مقیاس تواضع الزامات اساسی مربوط به اعتبار و اطمینان را برآورده میکند.
مقیاس تواضع شامل ۴۹ عبارت است که پنج بعد تواضع را تشکیل میدهد. آنها به شرح زیر هستند:
(۱) پذیرش محدودیتهای خود (به عنوان مثال، من میخواهم بسیاری از چیزها را در زندگی خود تغییر دهم، قبول اشتباهاتی که انجام میدهم برای من سخت است).
(۲) پذیرش خود و واقعیت (به عنوان مثال، همه چیز در زندگی من خوب پیش میرود، من روشی را که در زندگیام اتفاق میافتد میپذیرم).
(۳) عدم تمایل به کنترل (مثلاً دوست دارم وقتی دیگران کاری را که من میخواهم انجام میدهند، موقعیتهایی را که کنترل میکنم دوست دارم).
(۴) استفاده از شکستهای خود برای بهبود خود (مثلاً، شکستها من را ناراحت نمیکنند، حتی اگر موفق نباشم، این من را نگران نمیکند).
(۵) خودنمایی (به عنوان مثال، من خودنمایی را دوست ندارم، من فردی متواضع هستم).
پاسخ دهندگان پاسخ های خود را در مقیاس ۱ تا ۷ درجه بندی می کنند. ۱ یعنی این قطعاً من را توصیف نمیکند و ۷ به این معنی است که این قطعاً من را توصیف میکند.
شاخص آرزوهای زندگی. آرزوهای زندگی با شاخص آرزوها ارزیابی شد (شاخص آرمان توسط کاسر و رایان، 1996، ترجمه دودا 2009، و اقتباس لهستانی آن توسط Zawadzka، Duda، Rymkiewicz، و Kondratowicz-Nowak، 2013). پرسشنامه شامل 35 مورد است که به هفت دسته از آرزوها اشاره دارد. سه آرزوی بیرونی، سه آرزوی ذاتی و یک آرزویی که نه بیرونی است و نه ذاتی. اینها شامل موارد زیر است:
ثروت/آرزوهای مالی (مثلاً هدف زندگی: ثروتمند شدن)، شهرت / شناخت (مثلاً هدف زندگی: نامی برای خود)، تصویر / جذابیت فیزیکی (هدف زندگی: پنهان کردن علائم پیری )، روابط معنادار (هدف زندگی: داشتن دوستان خوبی که بتوان به آنها اعتماد کرد)، رشد شخصی (به عنوان مثال، هدف زندگی: بزرگ شوید و چیزهای جدید یاد بگیرید)، مشارکت های اجتماعی (به عنوان مثال، هدف زندگی: کار به منظور مفیدتر بودن برای جامعه)، یا آرزوی سلامتی خوب (به عنوان مثال، هدف زندگی: از نظر جسمی سالم بودن).
شرکت کنندگان به هر یک از اهداف پاسخ میدهند و با استفاده از مقیاس ۱ تا ۷ به سه سوال پاسخ میدهند. در سوال اول از آنها خواسته می شود که اهمیت اهداف خاص را ارزیابی کنند (۱ به معنای اصلا مهم نیست و ۷ به معنای بسیار مهم است). در سوال دوم احتمال دستیابی به این اهداف را در آینده ارزیابی می کنند (۱ به معنای اصلا ممکن نیست و ۷ به معنای بسیار ممکن است).
در سوال سوم آنها به میزانی که تا کنون به دست آورده اند امتیاز می دهند (۱ به معنای اصلاً هیچ و ۷ به معنای زیاد است). قابلیت اطمینان تمام آرزوهای زندگی بررسی شده بالا بود و از ۰.۸۴ = تا ۰.۹۳ = ± بود (جدول ۲ را ببینید). میانگین آرزوها به شرح زیر بود: آرزوهای مربوط به روابط معنادار و سلامتی بالاترین و آنهایی که مربوط به شهرت بودند کمترین رتبه را داشتند (جدول ۲ را ببینید).
نردبان کانتریل. سلامتی ذهنی با نردبان کانتریل اندازه گیری شد ( اقتباس شده توسط CzapiĔski، 1992). این ابزار شامل یک سوال – و پاسخهایی است که به شکل گرافیکی یک نردبان با پلههای شمارهگذاری شده از 0 تا 10 ارائه شده است. پاسخدهندگان، سلامتی ذهنی خود را در مقیاس 0 (بدترین زندگی که میتوانم انتظار داشتم) تا 10 (بهترین زندگی ای که می توانستم انتظار داشته باشم) رتبهبندی کردند. همچنین از پاسخ دهندگان خواسته میشود تا با پاسخ دادن به چهار سؤال دیگر، سلامتی ذهنی گذشته و پیش بینی شده خود را ارزیابی کنند.
در نمونه مورد بررسی، میانگین محاسبه شده برای سؤال مربوط به سلامت ذهنی فعلی 44/6 = M (41/1 = انحراف معیار) بود. ضریب اطمینان برای هر پنج سوال نردبان کانتریل 0.55 = ± بود. بنابراین، از آنجایی که قابلیت اطمینان کلی همه نردبانها رضایتبخش نبود، تنها از نردبان اصلی در مطالعه استفاده شد: نردبان مربوط به سلامتی ذهنی فعلی.
روش. شرکت کنندگان به صورت انفرادی یا در گروههای کوچک (حداکثر پنج شرکت کننده) نظرسنجی شدند. آنها اقدامات را به ترتیب زیر تکمیل کردند: ۱. شاخص آرزوهای زندگی، ۲. نردبان کانتریل، و ۳. مقیاس تواضع.
نتایج
رابطه بین تواضع و آرزوهای زندگی
برای تأیید دو فرضیهی اول، روابط بین هر یک از آرزوها و هر یک از ابعاد تواضع مورد بررسی قرار گرفت. پیرسون r رابطهی معناداری را بین ابعاد تواضع و آرزوها نشان داد. اولاً، دو بعد فروتنی، یعنی پذیرش محدودیتهای خود و پذیرش واقعیت، با آرزوهای مربوط به رشد شخصی، روابط معنادار و سلامت رابطهی مثبت دارد (جدول 2 را ببینید).
دوما، بعد دیگری از فروتنی، یعنی استفاده از شکستهای خود برای بهبود خود، با آرزوهای مربوط به سلامتی ارتباط مثبت دارد. سوما، یکی دیگر از ابعاد فروتنی، یعنی عدم تمایل به کنترل، با آرزوهای مربوط به ثروت و تصویر رابطهی منفی دارد (جدول ۲).
بنابراین، نتایج نشان میدهد که هرچه پاسخدهندگان بیشتر خود را بهعنوان پذیرنده محدودیتها، خود و واقعیتهایشان توصیف کنند، بیشتر به آرزوهای درونی، یعنی رشد شخصی و روابط معنادار، اهمیت میدهند. بعلاوه، هر چه بیشتر خود را به عنوان بی میلی برای کنترل دیگران توصیف میکردند، کمتر به آرزوهای بیرونی، یعنی ثروت و تصویرشان در اجتماع، اهمیت میدادند. جالب اینجاست که هر چه شرکت کنندگان بیشتر خود را به عنوان پذیرفتن محدودیتها، خود و واقعیت و همچنین استفاده از شکستهایشان برای بهبود خود توصیف میکردند، آرزوهایشان بیشتر به سلامتی مربوط میشد.
در نتیجه، نتایج فرضیه H 1 را تأیید کرد زیرا دو بعد تواضع – پذیرش محدودیتهای خود و خودپذیری و پذیرش واقعیت – به طور مثبت با آرزوهای درونی مرتبط بودند. فرضیه H 2 نیز تایید شد. بعد تواضع با عدم تمایل به کنترل با آرزوهای بیرونی ارتباط منفی داشت.
جدول ۲
همبستگی بین ابعاد تواضعو آرزوها و وسایل زندگی، انحرافات معیار و معیارهای قابلیت اطمینان برای آرزوهای زندگی
توجه داشته باشید. سطوح اهمیت: *.05، **.01، ***.001، P1 – پذیرش محدودیت های خود، P2 – پذیرش خود و واقعیت، P3 – عدم تمایل به کنترل، P4 – استفاده از شکست های خود برای بهبود خود، A1 – ثروت، A2 – شهرت، A3 – تصویر، A4 – رشد شخصی، A5 – روابط معنادار، A6 – مشارکت جامعه، A7 – آرزوی سلامت
مطابق با فرض گفته شده، بررسی شد که چقدر تواضع میتواند آرزوهای زندگی مورد بررسی را – درونی و بیرونی – پیش بینی کند.
نتایج برای سه آرزو، یعنی رشد شخصی، روابط معنادار، و مشارکتهای اجتماعی، جمع شد و متغیری از آرزوهای درونی ایجاد شد و سپس از تحلیل رگرسیون خطی استفاده شد. متغیرهای مستقل شامل جنسیت، سن و تواضع (یعنی در مجموع پنج بعد فروتنی) بودند. مدل بررسی شده معنی دار بود: R = 0.38، R² = 0.14، F(3، 135) = 7.38، p <.001. مقادیر قابل توجهی از ضرایب جزئی در تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه برای تواضع(ȕ= 0.29، t = 3.60، p <.001) و جنسیت (ȕ= -.26، t = -3.22، p <.01) به دست آمد. نتایج نشان میدهد که آرمانهای درونی با تواضع ارتباط مثبت دارد و برای مردان بیشتر از زنان نمونه بود.
برای تجزیه و تحلیل کاملتر موضوع، این سوال که چگونه خواستههای درونی با چهار بعد تواضع (پذیرش محدودیت های خود، پذیرش خود و پذیرش واقعیت، عدم تمایل به کنترل و استفاده از اشتباهات خود برای بهبود خود ارتباط دارد. ) مورد بررسی قرار گرفت.
برای تجزیه و تحلیل کاملتر موضوع، این سوال که چگونه خواستههای درونی با چهار بعد تواضع (پذیرش محدودیت های خود، پذیرش خود و پذیرش واقعیت، عدم تمایل به کنترل و استفاده از اشتباهات خود برای بهبود خود ارتباط دارد. ) مورد بررسی قرار گرفت.
خودنمایی به دلیل قابلیت اطمینان ضعیف از تحلیل حذف شد. مدل آزمایش شده تحلیل رگرسیون معنیدار بود: R = 0.30، R² = 0.09، F(4، 134) = 3.27، P <.01. تجزیه و تحلیل رگرسیون به ضریب بتای معنادار برای بعد تواضعپذیرش خود و پذیرش واقعیت اشاره کرد (ȕ= 0.25، t = 2.33، p <.05). در مرحله بعد، نتایج مربوط به آرزوها – ثروت، شهرت و تصویر اجتماعی – جمع شد و یک متغیر وابسته، آرزوهای بیرونی، شکل گرفت. تجزیه و تحلیل رگرسیون استفاده شد.
متغیرهای مستقل شامل جنسیت، سن و تواضع بودند. مدل بهدستآمده غیرمعنیدار بود (F <1، ns). سپس یک متغیر وابسته – آرزوهای بیرونی – به مدل تحلیل رگرسیون خطی وارد شد که متغیرهای مستقل آن چهار بعد تواضع بود. مدل آزمایش شده معنیدار بود: R = 0.26، R² = 0.07، F(4، 134) = 2.47، p <.01. ضریب بتای معنیداری برای «عدم تمایل به کنترل» بهدست آمد (ȕ= -.27، t = -2.88، p <.01). در پرتو نتایج فوق از تحلیل رگرسیون، این فرض که تواضع ممکن است آرزوهای زندگی را پیش بینی کند تأیید شد.
رابطه بین تواضع و آرامش ذهنی
ابتدا روابط متقابل بین هر یک از ابعاد تواضع و سلامت ذهنی مورد بررسی قرار گرفت. r پیرسون ارتباط مثبت و معناداری را بین دو بعد تواضع- یعنی پذیرش محدودیتهای خود (r = 0.38، p <.001) و پذیرش خود و پذیرش واقعیت (r = 0.41، p <.001) نشان داد؛ و همچنین آرامش ذهنی. به عبارت دیگر، هرچه دریافت کنندگان خود را نسبت به ابعاد تواضع بالاتری ارزیابی کنند، رضایت بیشتری دارند. این نتیجه فرضیه H3 را تأیید میکند و فرض مربوط به رابطه بین تواضع و رفاه ذهنی را اثبات می کند.
در مرحله بعد، تحلیل رگرسیون خطی برای یافتن اینکه آیا تواضع میتواند سلامت ذهنی را پیشبینی کند، اعمال شد. متغیرهای مستقل عبارت بودند از: جنسیت، سن و تواضع (یعنی نمرات اضافه شده در همه ابعاد فروتنی)، و متغیر وابسته سلامت ذهنی کلی بود.
مدل آزمایش شده از نظر آماری معنی دار بود: R = 0.41، R2 = 0.16، F(4، 138) = 8.63، P <.001. ضریب بتای قابل توجهی برای تواضع ذکر شد (ȕ = 0.40، t = 4.94، p <.001). نتایج نشان میدهد که تواضع با سلامت ذهنی ارتباط مثبت دارد و ممکن است پیشبینیکننده ترجیحی آن باشد. به منظور بررسی پیوندهای روابط متقابل با جزئیات بیشتر، از تحلیل رگرسیون برای بررسی همبستگی بین سلامت ذهنی و چهار بعد مورد بررسی تواضع استفاده شد. مدل آزمایش شده از نظر آماری معنی دار بود:
R = 0.40، R² = 0.22، F(4، 131) = 9.33، P <.001. ضرایب بتای معنیداری برای دو بعد فروتنی، یعنی پذیرش محدودیتهای خود (ȕ=.29، t = 2.81، p <.01) و پذیرش خود و پذیرش واقعیت (ȕ = 0.31، t = 3.11، p یافت شد. = 0.01). بنابراین مشخص شد که دو بعد تواضع بهترین پیش بینی کننده سلامت ذهنی هستند. ضرایب بتا برای سایر ابعاد تواضع غیرمعنادار بود.
بحث و خلاصه
نتایج بهدستآمده نشان میدهد که هم تواضع و هم ابعاد متمایز آن، با اهداف درونی زندگی مرتبط است. مشخص شد که هر چه میزان تواضع در دو بعد آن (پذیرش محدودیتهای خود و خودپذیری و پذیرش واقعیت) بالاتر باشد، سطح آرزوهای درونی (یعنی روابط معنادار و رشد شخصی) بالاتر است. به طور مشابه، مشخص شد که فروتنی، همانطور که در اینجا بررسی شد، همراه با جنسیت ممکن است آرزوهای درونی را نیز پیش بینی کند.
علاوه بر این، اگرچه تواضع پیشبینیکننده خوبی برای آرزوهای بیرونی نیست، اما این مطالعه نشان داد که ارتباط منفی بین آرزوهای بیرونی و یکی از ابعاد فروتنی، یعنی عدم تمایل به کنترل وجود دارد – بعد به نگرش شخصی نسبت به اعمال قدرت بر دیگران و کنترل وقایع. بنابراین، موارد به دست آمده نتایج مطالعات قبلی را تأیید میکند که پیوندهای بین آرزوهای بیرونی و ارزش قدرت را آشکار میکند (ر.ک. Zawadzka، 2008؛ Zawadzka، 2013). علاوه بر این، نتایج حاکی از آن است که عدم تمایل به کنترل ممکن است جهت گیری افراد را نسبت به خواستههای بیرونی (ماتریالیستی) کاهش دهد.
نتایج همچنین به موازات تحقیقات قبلی نشان میدهد که تواضع (به عنوان صداقت، صراحت، فروتنی، دوری از زیاده خواهی) ارتباط مثبت با آرزوهای درونی و منفی با آرزوهای بیرونی دارد (ویسر و پوزبون، ۲۰۱۳).
با این وجود، نتایج مربوط به تواضع و آرزوهای زندگی بهدستآمده در این مطالعه باید با احتیاط تفسیر شوند، زیرا به نظر کمی پایینتر از آنچه قبلاً گزارش شدهاند هستند. در مورد یافتههای این مطالعه که نشان میدهد تواضع ممکن است سلامت ذهنی را پیشبینی کند، مطالعات قبلی قبلاً پیوندهای مثبتی را بین تواضع- یک صفت مربوط به تواضع- و سلامت ذهنی نشان داده بودند (ر.ک. پارک، پیتر-سون، و سلیگمن، ۲۰۰۴). بنابراین، اجماع نتایج این عقیده را تأیید میکند که تواضع ممکن است باعث خوشحالی مردم شود.
علاوه بر این، تحلیلها ثابت کردند که دو بعد از چهار بعد مورد بررسی تواضع- یعنی پذیرش محدودیتهای خود و همچنین پذیرش خود و پذیرش واقعیت – توضیح آماری قابلتوجهی برای سطح سلامتی ذهنی ارائه میدهند. در واقع، دو بعد تواضع به آن صفاتی اشاره دارد که بلوغ انسان حساب میشود (ر.ک: آلپورت، ۱۹۶۱) و کسب آن به رفاه میانجامد. باومایستر و اگزلین (۲۰۰۲) خاطرنشان می کنند که تواضع منجر به کاهش رفتارهایی میشود که با تمایل به تأکید بر اهمیت خود و درست بودن مرتبط است.
در نتیجه، پذیرش خود و واقعیت و همچنین پذیرش محدودیتهای خود ممکن است سلامتی را افزایش دهد، زیرا این موارد فرد را از داشتن جاهطلبی بیش از حد، مقایسه خود با دیگران و تلاش برای به حداکثر رساندن دستاوردهای خود محافظت میکنند (ر.ک. Tangley، 2000). شوارتز و وارد (2007) نشان دادند که افرادی که برای به حداکثر رساندن نتایج اعمال خود تلاش می کنند، بسیار مستعد افسردگی هستند. در نهایت، مطالعه حاضر نشان داد که بین تواضع و آرزوهای مربوط به سلامتی رابطه وجود دارد و این به نوبه خود ممکن است نشان دهد که تواضع باعث سلامتی می شود که عنصر مهمی از رفاه انسان را تشکیل میدهد. همانطور که قبلاً در این مقاله بیان شد، تعریف تواضع یک چالش واقعی برای محققین است.
(ر.ک. تعاریف فروتنی) و به همین دلیل، توصیه میشود هنگام تفسیر نتایج ارائهشده در اینجا محدودیتها را در نظر بگیرید. نمونهای از این ممکن است این واقعیت باشد که مقیاس فروتنی، که در اینجا به کار میرود، به اندازه کافی با دقت ابعاد خودارزیابی را توضیح نمیدهد.
از این رو، انجام مطالعات بیشتر به منظور تکمیل تحلیلها با مقیاسی از خودارزیابی دقیق، مطلوب خواهد بود. با این وجود، باید توجه داشت که مقیاس تواضع تلاش جدیدی برای پیشنهاد معیاری از تواضع است که به عنوان نگرش نسبت به دیگران تلقی میشود (ر.ک. Emmons، 1999؛ Tangley، 2000). محدودیت دیگر ممکن است اندازه گیری بیش از حد ساده انگارانه سلامت ذهنی باشد.
قابلیت اطمینان نتایج جمعآوریشده مقیاسهای نردبان کانتریل پایین بود، بنابراین تنها مقیاس اول، یعنی سلامت ذهنی کلی، در نظر گرفته شد. بنابراین، بررسی اینکه آیا تواضع میتواند جنبههای دیگر را توضیح دهد یا خیر، مهم است، به عنوان مثال، رضایت از زندگی، خودشکوفایی، سطح ترس یا اضطراب. دیگر ویژگیهای مرتبط با فروتنی، موفقیتها و مهارتها هستند (ر.ک. Exline & Geyer, 2004).
بنابراین، جالب است که بدانیم آیا دستاوردها و موفقیت در زندگی بر رابطه بین فروتنی، آن طورکه در اینجا تحلیل شد، و سلامت ذهنی تأثیر می گذارد یا خیر. برای نتیجه گیری، مطالعه ارائه شده در این مقاله با حوزه روانشناسی مرتبط با زندگی خوب، یعنی زندگی شاد مطابق با استانداردها، مطابقت دارد.
فرهنگ مصرف و کارآیی خودمحور که امروزه در آن زندگی میکنیم، بر اهمیت ارزشها و اهدافی تأکید میکند که با ارزشهای تواضع مخالف هستند. علاوه بر این، آرزوهای بیرونی، اهداف درونی که منجر به رفاه میشود را مبهم میسازد (ر.ک. Kasser، 2002؛ Kasser & Ryan، 1993، 1996). نتایج بهدستآمده در این مطالعه نشان میدهد که آرمانهای بیرونی با تواضع رابطهی منفی دارد در حالی که تواضع با اهداف درونی همبستگی مثبت دارد و به همین دلیل ممکن است راهی برای افزایش سلامت ذهنی باشد. در نتیجه، از آنجایی که تواضع ممکن است راه خوبی برای رسیدن به رفاه باشد، ممکن است تمرین این خصلت مفید باشد.
مترجم:مریم سلیمانی
همچنین مطالب بیشتری را مطالعه فرمایید: