مخچه ، بخشی از مغز که زمانی بیشتر به دلیل نقش خود در هماهنگی حرکت شناخته میشد ، دستخوش تغییرات تکاملی شده که ممکن است در فرهنگ بشر ، زبان و استفاده از ابزار نقش داشته باشد. این یافته جدید در مطالعه ایلین گووارا از دانشگاه دوک و همکارانش ، که در 6 مه در مجله PLOS Genetics منتشر شد ، به نظر می رسد.
دانشمندان در حال مطالعه چگونگی تکامل ظرفیت قابل توجه انسان برای تفکر و یادگیری ، اغلب بر روی قشر جلوی پیشانی ، بخشی از مغز برای عملکردهای اجرایی حیاتی مانند استدلال اخلاقی و تصمیم گیری ، تمرکز کرده اند. اما اخیراً توجه بیشتری به مخچه و نقش آن برای شناخت و درک انسان آغاز شده است. گوارا و تیم او با جستجوی تفاوتهای مولکولی بین انسانها ، شامپانزه ها و میمونهای رزوس ماکاک ، تحول مخچه و قشر جلوی پیشانی را بررسی کردند. به طور خاص ، آنها ژنوم های دو نوع بافت مغزی در سه گونه را بررسی کردند تا تفاوت اپی ژنتیکی پیدا کنند. اینها اصلاحاتی است که توالی DNA را تغییر نمی دهد اما می تواند بر روی ژنهایی که روشن و خاموش هستند تأثیر بگذارد و توسط نسلهای بعدی به ارث برسد.
در مقایسه با شامپانزه ها و ماکاک های رزوس ، انسان تفاوت های اپی ژنتیکی بیشتری در مخچه نسبت به قشر پیشانی نشان داد و اهمیت مخچه را در تکامل مغز انسان برجسته کرد. تفاوت های اپی ژنتیکی به ویژه در ژن های درگیر در رشد مغز ، التهاب مغز ، متابولیسم چربی و قابلیت انعطاف پذیری سیناپسی ، تقویت یا تضعیف اتصالات بین سلول های عصبی بسته به تعداد دفعات استفاده از آنها ، آشکار شد.
تفاوتهای اپی ژنتیکی مشخص شده در مطالعه جدید مربوط به درک نحوه عملکرد مغز انسان و توانایی آن در انطباق و ایجاد ارتباطات جدید است. این تفاوت های اپی ژنتیکی ممکن است در پیری و بیماری ها نیز نقش داشته باشد. مطالعات قبلی نشان داده است که تفاوت های اپی ژنتیکی بین انسان و شامپانزه ها در قشر پیشانی با ژن های درگیر در شرایط روانپزشکی و بازسازی سلول های عصبی در ارتباط است. به طور کلی ، مطالعه جدید اهمیت گنجاندن مخچه هنگام مطالعه نحوه تکامل مغز انسان را تأیید می کند.
گوارا می افزاید: “نتایج ما از نقش مهمی در مخچه در مغز انسان پشتیبانی می کند و حاکی از آن است که ویژگی های اپی ژنتیکی قبلاً مشخص شده از نئوکورتکس انسان منحصر به نئوکورتکس نبوده است.”