سرطان استخوان (Bone Cancer)
اطلاعات موجود در این مطلب بر روی سرطانهای اولیه استخوان (سرطانهایی که از استخوان شروع میشوند) که اغلب در بزرگسالان دیده میشوند، متمرکز است. اطلاعات در مورد استئوسارکوم (Osteosarcoma)، تومورهای یوینگ (Ewing Tumors، سارکوم اوینگ) و متاستازهای استخوانی به طور جداگانه پوشش داده میشوند.
سرطان زمانی شروع میشود که سلولها شروع به رشد خارج از کنترل میکنند. سلولهای تقریباً در هر قسمت از بدن میتوانند به سرطان تبدیل شوند و سپس میتوانند به سایر قسمتهای بدن گسترش یابند (متاستاز).
سرطان استخوان یک نوع سرطان غیر معمول است که زمانی شروع میشود که سلولهای استخوانی شروع به رشد خارج از کنترل میکنند. برای درک سرطان استخوان، دانستن اطلاعات کمی در مورد بافت طبیعی استخوان به شما کمک میکند.
استخوان (Bone) چارچوب حمایتی برای بدن شماست. لایه سخت و بیرونی استخوانها از استخوان فشرده (قشری یا cortical) ساخته شده است که استخوان اسفنجی سبک تر (ترابکولار یا trabecular) را در داخل میپوشاند. قسمت بیرونی استخوان با بافت فیبری به نام پریوستوم (periosteum) پوشیده شده است.
برخی از استخوانها فضایی به نام حفره مدولاری (medullary cavity) دارند که حاوی بافت نرم و اسفنجی به نام مغز استخوان است (در زیر به آن پرداخته میشود). بافت پوشاننده حفره مدولاری اندوستئوم (endosteum) نامیده میشود.
بیشتر استخوانها به صورت یک نوع بافت نرم تر و انعطاف پذیرتر به نام غضروف (cartilage) شروع میشوند. سپس سلولهای بدن کلسیم را به غضروف اضافه میکنند تا استخوان تشکیل شود. پس از تشکیل استخوان، غضروف ممکن است در انتهای آن باقی بماند تا به عنوان یک بالشتک بین استخوانها عمل کند. این غضروف همراه با رباطها و سایر بافتها استخوانها را به هم متصل میکنند تا یک مفصل را تشکیل دهند. در بزرگسالان، غضروف عمدتاً در انتهای برخی از استخوانها که بخشی از یک مفصل هستند، یافت میشود.
غضروف همچنین میتواند در سایر قسمتهای بدن مانند انتهای دندهها، قسمتهایی از بینی و گوشها و در نای (windpipe) و حنجره (جعبه صدا) یافت شود.
خود استخوان دارای 2 نوع سلول است.
- استئوبلاستها (Osteoblasts) سلولهایی هستند که استخوان جدید را بوجود میآورند.
- استئوکلاستها (Osteoclasts) سلولهایی هستند که استخوان قدیمی را حل و تجزیه میکنند.
اغلب به نظر میرسد که استخوان تغییر زیادی نمیکند اما در واقع بسیار فعال است. استخوان جدید همیشه در حال شکل گیری است در حالی که استخوان قدیمی در حال حل شدن است. این کار به قوی نگه داشتن استخوانها کمک میکند.
در برخی از استخوانها مغز فقط شامل بافت چربی است. در استخوانهای دیگر مغز استخوان حاوی سلولهای خون ساز است. این سلولها گلبولهای قرمز جدید، گلبولهای سفید و پلاکتهای خون را میسازند. سلولهای دیگری مانند پلاسماسل (plasma cells) و فیبروبلاست (fibroblasts) نیز در مغز استخوان وجود دارد.
هر یک از این سلولهای استخوانی میتواند به سرطان تبدیل شود.
سرطانهای اولیه استخوان (Primary bone cancers) در مقابل متاستاز استخوان (bone metastasis)
سرطانهایی که از استخوانها شروع میشوند، سرطانهای اولیه استخوان (primary bone cancers) نامیده میشوند. این نوع سرطانها خیلی رایج نیستند.
بیشتر اوقات وقتی به یک بزرگسال مبتلا به سرطان گفته میشود که سرطان استخوان دارد، پزشک در مورد سرطانی صحبت میکند که از جای دیگری شروع شده و سپس به استخوانها گسترش یافته است. به این نوع متاستاز استخوان (bone metastasis) میگویند. این عارضه میتواند در بسیاری از انواع مختلف سرطانهای پیشرفته مانند سرطان سینه، سرطان پروستات و سرطان ریه رخ دهد. وقتی سلولهای این نوع سرطان موجود در استخوان زیر میکروسکوپ بررسی میشوند، شبیه سلولهای سرطانی اندامی هستند که از آن جا منشا گرفته اند.
بنابراین، اگر فردی سرطان ریه داشته باشد که به استخوان گسترش یافته است، سلولهای سرطانی در استخوان مانند سلولهای سرطان ریه به نظر میرسند و مانند آنها نیز عمل میکنند نه سلولهای سرطانی استخوان، بنابراین او به درمانهایی نیاز دارد که برای سرطان ریه استفاده میشود.
انواع سرطانهای اولیه استخوان
سرطانهای اولیه استخوان (سرطانهایی که از خود استخوان شروع میشوند) به عنوان سارکوم استخوان (bone sarcomas) نیز شناخته میشوند. (سارکومها سرطانهایی هستند که در استخوان، ماهیچه، بافت فیبری، عروق خونی، بافت چربی و همچنین برخی بافتهای دیگر شروع میشوند. آنها میتوانند در هر نقطه از بدن ایجاد شوند.)
انواع مختلفی از سرطان اولیه استخوان وجود دارد. برخی از این سرطانها نادر هستند.
استئوسارکوم (Osteosarcoma)
استئوسارکوم (که به آن سارکوم استخوانی – osteogenic sarcoma – نیز میگویند) شایع ترین نوع سرطان اولیه استخوان است. این سرطان در شکل اولیه سلولهای استخوانی شروع میشود. این بیماری اغلب در افراد جوان بین 10 تا 30 سال رخ میدهد اما از هر 10 استئوسارکوم 1 مورد در افراد بالای 60 سال ایجاد میشود. این بیماری در افراد میانسال نادر است و در مردان شایع تر از زنان است. این تومورها اغلب در استخوانهای بازوها، پاها یا لگن ایجاد میشوند.
این نوع سرطان در این مطلب سرطان استخوان بیشتر مورد بحث قرار نگرفته است.
تومور یوینگ (سارکوم اوینگ یا Ewing sarcoma)
تومورهای یوینگ دومین نوع شایع سرطان اولیه استخوان در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان جوان و سومین نوع شایع سرطان استخوان به طور کلی است. این تومورها در بزرگسالان بالای 30 سال نادر هستند. این تومورها اغلب در افراد سفید پوست رخ میدهند و در میان آمریکاییهای آفریقایی تبار و آمریکاییهای آسیایی نادر هستند.
بیشتر تومورهای یوینگ در استخوانها ایجاد میشوند اما میتوانند در سایر بافتها و اندامها نیز شروع شوند. شایع ترین محل برای این سرطان استخوانهای لگن (pelvic)، استخوانهای دیواره قفسه سینه (مانند دندهها یا تیغههای شانه)، استخوانهای ستون فقرات و استخوانهای بلند پاها هستند.
این نوع سرطان در این مطلب سرطان استخوان بیشتر مورد بحث قرار نگرفته است.
کندروسارکوم (Chondrosarcoma)
کندروسارکوم در اشکال اولیه سلولهای غضروفی شروع میشود. این نوع از سرطان دومین نوع سرطان شایع اولیه استخوان است.
این بیماری در افراد کمتر از 20 سال نادر است و خطر ابتلا به کندروسارکوم با افزایش سن افزایش مییابد.
کندروسارکوم میتواند در هر جایی که غضروف در آن وجود دارد، شروع شود. بیشتر در استخوانهایی مانند استخوان لگن (hip)، پاها یا بازوها ایجاد میشود. برخی از آنها از نای، حنجره، دیواره قفسه سینه، تیغههای شانه، دندهها یا جمجمه نیز شروع میشوند.
تومورهای خوش خیم (غیر سرطانی) مانند انکوندروما و استئوکندروما در غضروف شایع تر از کندروسارکوم هستند. این تومورهای خوش خیم به ندرت به سرطان تبدیل میشوند. افرادی که بسیاری از این تومورها را دارند، به میزان کمی شانس بالاتری را برای ابتلا به سرطان دارند اما این پدیده شایع نیست.
به کندروسارکومها درجه ای از 1 (I) تا 3 (III) داده میشود که نشان دهنده سرعت رشد آنها است. هرچه درجه کمتر باشد، رشد سرطان کندتر است و احتمال گسترش آن نیز کمتر میشود:
- کندروسارکومهای با درجه پایین (درجه I) که تومورهای غضروفی آتیپیک (atypical cartilaginous tumors) نیز نامیده میشوند، کمترین رشد را دارند و احتمال گسترش آنها بسیار کم است.
- کندروسارکومهای درجه متوسط (درجه II) اندکی بیشتر احتمال دارد که گسترش یابد.
- کندروسارکومهای درجه بالا (درجه III) بیشترین احتمال شیوع را دارند.
اکثر کندروسارکومها درجه یک یا درجه دو هستند.
زیر گروههای غیر شایع کندروسارکوم
تعداد کمی از کندروسارکومها دارای ویژگیهای متمایزی هستند که با میکروسکوپ قابل مشاهده است. این زیر گروههای غیر معمول اغلب وضعیت آتی (چشم انداز) متفاوتی دارند:
- کندروسارکوم تمایز نیافته به عنوان کندروسارکوم معمولی شروع میشود اما سپس برخی از قسمتهای تومور به سلولهایی مانند سارکومهای با درجه بالا (مانند استئوسارکوم، فیبروسارکوم (fibrosarcoma) یا سارکوم پلئومورفیک تمایز نیافته درجه بالا یا high-grade undifferentiated pleomorphic sarcoma) تبدیل میشوند. این نوع کندروسارکوم در بزرگسالان مسن تر ایجاد شده و سریع تر از سایر کندروسارکومها رشد میکند.
- کندروسارکومهای مزانشیمی (Mesenchymal chondrosarcomas) تمایل دارند تا در بزرگسالان جوان تر ایجاد شوند. آنها اغلب به سرعت رشد میکنند و احتمال بازگشت آنها پس از درمان بیشتر است.
- کندروسارکوم سلول شفاف (Clear cell chondrosarcomas) نادر است و به کندی رشد میکند. آنها به ندرت به سایر قسمتهای بدن گسترش مییابند مگر اینکه قبلاً چندین بار در محل اصلی عود کرده باشند.
سارکوم پلئومورفیک تمایز نیافته درجه بالا (igh-grade undifferentiated pleomorphic sarcoma یا UPS) استخوان
این سرطان قبلا به عنوان هیستیوسیتوم فیبروز بدخیم (malignant fibrous histiocytoma یا MFH) استخوان شناخته میشد. سارکوم پلئومورفیک تمایز نیافته (UPS) اغلب در بافتهای نرم (بافتهای همبند مانند رباطها، تاندونها، چربیها و ماهیچهها) شروع میشود. این نوع سرطان در استخوانها نادر است اما زمانی که رخ میدهد، معمولاً پاها (اغلب اطراف زانو) یا بازوها را درگیر میکند. این سرطان اغلب در افراد مسن و میانسال رخ میدهد و در کودکان نادر است. تمایل به رشد موضعی دارد اما گاهی اوقات میتواند به نقاط دورتر بدن مانند ریهها گسترش یابد.
سرطان استخوان (Bone Cancer)
فیبروسارکوم استخوان (Fibrosarcoma of bone)
فیبروسارکوم نوع دیگری از سرطان است که در بافتهای نرم بیشتر از استخوانها ایجاد میشود. این نوع معمولا در بزرگسالان میانسال رخ میدهد. استخوانهای پاها، بازوها و فک اغلب تحت تاثیر قرار میگیرند.
تومور سلول غول پیکر استخوان (Giant cell tumor of bone)
این نوع تومور اولیه استخوان میتواند خوش خیم (نه سرطانی) یا بدخیم باشد. شکل خوش خیم آن شایع تر است. این تومورها بیشتر در افراد 20 تا 30 ساله دیده میشوند.
تومورهای غول پیکر استخوان معمولاً پاها (معمولاً نزدیک زانو) یا بازوها را تحت تأثیر قرار میدهند. آنها اغلب به نقاط دورتر بدن گسترش نمییابند اما پس از جراحی میتوانند (حتی بیش از یک بار) در محلی که شروع شده اند، عود کنند. با هر عود، احتمال گسترش تومور به سایر قسمتهای بدن (اغلب به ریهها) بیشتر میشود. به ندرت، یک تومور بدخیم استخوان سلول غول پیکر بدون عود موضعی به سایر قسمتهای بدن گسترش مییابد.
چوردوما (Chordoma)
این نوع غیر معمول تومور استخوانی در استخوانهای ستون فقرات، اغلب در پایین ستون فقرات (ساکروم یا sacrum) یا پایه جمجمه رخ میدهد. این بیماری اغلب در بزرگسالان بالای 30 سال ایجاد میشود و شیوع آن در مردان دو برابر زنان است. به ندرت ممکن است در کودکان نیز ایجاد شود.
کوردوما به کندی رشد میکند و اغلب به سایر قسمتهای بدن گسترش نمییابد. اگر این تومورها به طور کامل حذف نشوند، اغلب در همان ناحیه بر میگردند و اگر گسترش پیدا کنند، اغلب به غدد لنفاوی، ریهها یا کبد میروند.
تومورهای اولیه استخوانی که سرطانی نیستند
برخی از تومورهایی که از استخوانها شروع میشوند، خوش خیم هستند (نه سرطانی). تومورهای خوش خیم به سایر قسمتهای بدن گسترش نمییابند و معمولاً تهدید کننده زندگی نیستند. هنگامی که آنها نیاز به بهبودی دارند، اغلب با جراحی قابل درمان هستند. انواع تومورهای خوش خیم استخوان عبارتند از:
- استئومای استوئیدی (Osteoid osteoma)
- استئوبلاستوم (Osteoblastoma)
- استئوکندروم (Osteochondroma)
- انکوندروما (Enchondroma)
- فیبروم کندرومیکسوئید (Chondromyxoid fibroma)
تومورهای خوش خیم سلول غول پیکر استخوان را نیز میتوان در اینجا گنجاند.
تومورهای خوش خیم استخوان در اینجا بیشتر مورد بحث قرار نخواهند گرفت.
سایر سرطانهایی که در استخوانها ایجاد میشوند
برخی دیگر از سرطانها در استخوانها ایجاد میشوند اما در سلولهای استخوانی واقعی شروع نمیشوند. این سرطانها در اشکال اولیه سلولهای خونی یا سلولهای ایمنی در مغز استخوان (بخش داخلی نرم برخی از استخوانها) شروع میشوند. این سرطانها به عنوان سرطانهای اولیه استخوان در نظر گرفته نمیشوند و در جای دیگر با جزئیات بیشتر مورد بحث قرار میگیرند.
مولتیپل میلوما (Multiple myeloma)
در مولتیپل میلوما، بسیاری از تومورها در استخوانها ایجاد میشوند اما سرطان اولیه استخوان نیستند زیرا در سلولهای پلاسما (نوعی سلول ایمنی) در مغز استخوان شروع میشود. گاهی اوقات، میلوما میتواند به عنوان یک تومور منفرد (به نام پلاساسیتوما یا plasmacytoma) در استخوان یافت شود اما اغلب به استخوانهای دیگر گسترش یافته است، بنابراین به عنوان یک بیماری گسترده درمان میشود.
سرطان خون (Leukemias)
سرطان خون در سلولهای خون ساز مغز استخوان شروع میشود، نه در خود استخوان. انواع مختلفی از سرطان خون وجود دارد. بیشتر این سرطانها، سرطانهای اشکال اولیه گلبولهای سفید هستند اما میتوانند در انواع دیگر گلبولهای خون نیز شروع شوند.
برای اطلاعات بیشتر در مورد این نوع سرطان به مبحث لوسمی (سرطان خون) مراجعه کنید.
لنفومهای غیر هوچکین (Non-Hodgkin lymphomas)
لنفومهای غیر هوچکین در اشکال اولیه گلبولهای سفید خون به نام لنفوسیتها (lymphocytes) شروع میشود. اغلب این سرطانها در غدد لنفاوی یا در سایر قسمتهای بدن که حاوی بافت لنفاوی هستند، ایجاد میشوند. اما در موارد نادر، لنفوم میتواند ابتدا در استخوانها ظاهر شود. این نوع به عنوان لنفوم اولیه استخوان غیر هوچکین (PLB یا primary non-Hodgkin lymphoma of bone) شناخته میشود. این سرطان میتواند یک یا چند استخوان را تحت تاثیر قرار دهد.
PLB بر اساس نوع لنفوم درمان میشود. (بیشتر PLBها لنفومهای منتشره سلول B هستند.) چشم انداز این بیماری به طور کلی شبیه به سایر لنفومها از همان نوع و مرحله است.
آمار کلیدی در مورد سرطان استخوان
تخمینهای انجمن سرطان آمریکا برای سرطان اولیه استخوانها و مفاصل برای سال 2022 عبارتند از:
- حدود 3910 مورد جدید تشخیص داده میشود.
- حدود 2100 مرگ و میر
این آمار شامل سرطان در کودکان و بزرگسالان میشود.
سرطانهای اولیه استخوان (سرطانهایی که از استخوانها شروع میشوند) غیر معمول هستند و کمتر از 1 درصد از کل سرطانها را تشکیل میدهند. در بزرگسالان، سرطانهایی که از سایر اندامها به استخوانها سرایت میکنند (معروف به متاستاز استخوان) بسیار شایع تر از سرطانهای اولیه استخوان هستند.
استئوسارکوم شایع ترین نوع سرطان اولیه استخوان به طور کلی است و پس از آن کندروسارکوم و تومورهای یوینگ (سارکوم اوینگ) قرار دارند. اما این رتبه بندی در گروههای سنی مختلف متفاوت است.
در بزرگسالان، شایع ترین سرطان اولیه استخوان کندروسارکوم است. به دنبال آن استئوسارکوم، کوردوما و تومور یوینگ وجود دارند. سایر انواع سرطان استخوان بسیار کمتر شایع هستند.
در کودکان و نوجوانان، تومورهای استئوسارکوم و یوینگ بسیار شایع تر از کندروسارکوم یا سایر انواع سرطانهای استخوان هستند.
وضعیت آتی (چشم انداز) برای افراد مبتلا به سرطان استخوان به عوامل زیادی بستگی دارد، از جمله نوع سرطان استخوان، محل تومور، اینکه آیا سرطان در ابتدا گسترش یافته است (متاستاز)، سن و سلامت کلی فرد و اینکه سرطان چقدر خوب به درمان پاسخ میدهد.
علائم و نشانههای سرطان استخوان
انواع مختلفی از سرطان اولیه استخوان وجود دارد. علائم و نشانهها عمدتاً به نوع، محل و وسعت سرطان بستگی دارد.
درد
درد در ناحیه تومور شایع ترین علامت سرطان استخوان است. در ابتدا، ممکن است درد همیشه وجود نداشته باشد. ممکن است در شب یا هنگام استفاده از استخوان بدتر شود، مانند هنگام راه رفتن برای تومور موجود در استخوان پا. با گذشت زمان، درد میتواند ثابتتر شده و ممکن است با انجام فعالیت بدتر شود.
گاهی اوقات یک تومور میتواند استخوان را تا حدی ضعیف کند که شکسته شود (fractures). همین امر میتواند باعث شروع ناگهانی درد شدید شود.
توده یا تورم
برخی از تومورهای استخوانی باعث ایجاد توده یا تورم در ناحیه میشوند، اگرچه ممکن است این اتفاق تا زمانی که ناحیه دردناک نشده است، رخ ندهد.
سرطان در استخوانهای گردن گاهی اوقات میتواند باعث ایجاد توده در پشت گلو شود که همین موضوع میتواند منجر به ایجاد مشکل در بلع یا تنفس شود.
شکستگی
سرطان استخوان میتواند استخوان را ضعیف کند اما اغلب استخوانها نمیشکنند. افراد مبتلا به شکستگی در نزدیکی یا محل خود تومور استخوان معمولاً درد شدید ناگهانی در استخوان را توصیف میکنند که برای چند ماه طول کشیده است.
سرطان استخوان (Bone Cancer)
علائم دیگر سرطان استخوان (Bone Cancer)
سرطان در استخوانهای ستون فقرات میتواند بر اعصابی که از نخاع خارج میشوند فشار بیاورد. این امر میتواند باعث بی حسی و سوزن سوزن شدن یا حتی ضعف در قسمتهای مختلف بدن، بسته به محل تومور شود.
سرطان استخوان، مانند بسیاری از انواع سرطانهای دیگر، گاهی اوقات میتواند باعث کاهش وزن و خستگی شود.
اگر سرطان به اندامهای دیگر گسترش یابد، میتواند علائم دیگری نیز ایجاد کند. به عنوان مثال، اگر سرطان به ریهها گسترش یابد، ممکن است منجر به بروز سرفه یا مشکل در تنفس شود.
سرطان استخوان شایع نیست و علائمی که میتواند ایجاد کند بیشتر به دلیل سایر شرایط مانند جراحات یا آرتریت (arthritis) است. با این حال، اگر علائمی دارید که برای مدت طولانی ادامه دارند یا بدتر میشوند، مهم است که به پزشک مراجعه کنید تا بتوان علت را پیدا کرده و در صورت نیاز آن را درمان کرد.
چه چیزی باعث سرطان استخوان میشود؟
انواع مختلفی از سرطانهای اولیه استخوان (سرطانهایی که از استخوانها شروع میشوند) وجود دارد و در حالی که ممکن است دارای ویژگیهای مشترکی باشند، این سرطانهای مختلف به احتمال زیاد همگی علل یکسانی ندارند.
محققان برخی از عوامل خطرزای سرطان استخوان را یافتهاند اما اغلب مشخص نیست که این عوامل چگونه میتوانند بر نحوه تبدیل سلولهای استخوان به سلولهای سرطانی تأثیر بگذارند. تحقیقات برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد علل این سرطانها در حال انجام است.
دانشمندان دریافته اند که چگونه تغییرات خاصی در DNA سلولهای استخوانی میتواند باعث سرطانی شدن آنها شود. DNA ماده شیمیایی موجود در سلولهای ما است که ژنهای ما را میسازد که عملکرد سلولهای ما را کنترل میکند. ما معمولا شبیه والدین خود هستیم زیرا آنها منبع DNA ما هستند. اما DNA بر چیزی بیشتر از ظاهر ما تأثیر میگذارد. این خطرات ما را برای ابتلا به برخی بیماریها، از جمله برخی از انواع سرطان، تحت تاثیر قرار میدهند.
- ژنهایی که به طور معمول به رشد، تقسیم یا زنده ماندن سلولها کمک میکنند، گاهی اوقات میتوانند به انکوژن (oncogenes) تبدیل شوند.
- ژنهایی که به کنترل تقسیم سلولی، ترمیم اشتباهات در DNA یا مرگ سلولها در زمان مناسب کمک میکنند، ژنهای سرکوب کننده تومور (tumor suppressor genes) نامیده میشوند.
سرطانها میتوانند به دلیل جهشهای ژنی (نقص) ایجاد شوند که انکوژنها را ایجاد میکنند یا ژنهای سرکوب کننده تومور را خاموش میکنند.
برخی از افراد جهشهای ژنی (تغییرات) را از والدین خود به ارث میبرند که خطر ابتلا به سرطان استخوان را در آنها افزایش میدهد. (به مبحث عوامل خطرز برای سرطان استخوان مراجعه کنید.) برخی از این جهشها اکنون شناخته شده اند و آزمایش ژنتیکی میتواند آنها را پیدا کند.
اما تغییرات ژنی که منجر به سرطان استخوان میشوند، معمولاً در طول زندگی به دست میآید تا اینکه از والدین به ارث برسد. این تغییرات گاهی اوقات ناشی از عواملی مانند قرار گرفتن در معرض تشعشعات هستند اما بیشتر این تغییرات احتمالاً فقط رویدادهای تصادفی هستند که گاهی اوقات در داخل یک سلول اتفاق میافتند، بدون اینکه علت خارجی داشته باشند. این جهشها فقط در سلولهای سرطانی وجود دارند، بنابراین نمیتوانند به فرزندان فرد منتقل شوند.
دانشمندان در حال پیشرفت در درک این تغییرات ژنتیکی و چگونگی وقوع آنها هستند اما هنوز چیزهای زیادی وجود دارد که در حال حاضر به طور کامل درک نشده اند. همان طور که بیشتر در مورد این تغییرات آموخته میشود، این یافتهها ممکن است به پزشکان کمک کنند تا راههای بهتری برای پیشگیری، تشخیص و درمان این سرطانها پیدا کنند.
سرطان استخوان (Bone Cancer)
مراحل سرطان استخوان (Bone Cancer)
پس از تشخیص سرطان استخوان در فردی، پزشکان سعی میکنند بفهمند که آیا این سرطان گسترش یافته است یا خیر و اگر گسترش یافته است، میزان آن چقدر است. این فرآیند مرحله بندی (staging) نامیده میشود. مرحله سرطان، میزان سرطان در بدن را توصیف میکند. این کار به تعیین اینکه سرطان چقدر جدی است و بهترین روش درمان آن کمک میکند. پزشکان همچنین هنگام صحبت در مورد آمار بقا و زنده مانی از مرحله سرطان استفاده میکنند.
مرحله سرطان استخوان بر اساس نتایج معاینات فیزیکی، آزمایشهای تصویر برداری و هر نمونه برداری انجام شده است که در مبحث تستهای سرطان استخوان توضیح داده شده است.
مرحله بندی سرطان میتواند پیچیده باشد، بنابراین از پزشک خود بخواهید آن را به گونه ای که شما درک میکنید برای شما توضیح دهد.
یک سیستم مرحله بندی روشی استاندارد برای تیم پزشکی و مراقبت از سرطان است تا اطلاعات مربوط به سرطان را خلاصه کند. دو سیستم مرحله بندی اصلی را میتوان برای توصیف سرطان استخوان استفاده کرد.
سیستم مرحله بندی انجمن تومور اسکلتی عضلانی (MSTS یا Musculoskeletal Tumor Society)
سیستمی که معمولا برای مرحله بندی سرطان استخوان استفاده میشود، سیستم MSTS است که به نام سیستم Enneking نیز شناخته میشود. این سیستم بر اساس 3 اطلاعات کلیدی است:
- درجه (G) سرطان که معیاری برای سنجش احتمال رشد و گسترش آن است (بر اساس اینکه سرطان چگونه در زیر میکروسکوپ به نظر میرسد). در این سیستم، سرطانها یا درجه پایین (G1) یا درجه بالا (G2) هستند. سلولهای سرطانی درجه پایین بیشتر شبیه سلولهای طبیعی هستند و احتمال رشد و گسترش سریع کمتری دارند، در حالی که سلولهای سرطانی درجه بالا غیر طبیعی تر به نظر میرسند.
- وسعت تومور اولیه (T) که به عنوان intracompartmental (T1) طبقه بندی میشود، به این معنی که سرطان اساساً در داخل استخوان باقی مانده است یا خارج از بخش (T2) قرار دارد، به این معنی که فراتر از استخوان و به سایر ساختارهای مجاور نیز رشد کرده است.
- اگر تومور متاستاز داده باشد (M)، به این معنی که به نواحی دیگر یا به غدد لنفاوی مجاور (مجموعه سلولهای سیستم ایمنی به اندازه لوبیا) یا سایر اندامها گسترش یافته است. تومورهایی که به غدد لنفاوی یا سایر اندامها گسترش نیافته اند M0 در نظر گرفته میشوند، در حالی که آنهایی که گسترش یافته اند، M1 نامیده میشوند.
این عوامل با استفاده از اعداد رومی از I تا III برای ایجاد یک مرحله کلی با یکدیگر ترکیب میشوند. مراحل I و II به A برای تومورهای داخلی (intracompartmental) یا B برای تومورهای خارجی (extracompartmental) تقسیم میشوند.
به طور خلاصه:
- تومورهای با درجه پایین و موضعی مرحله I هستند.
- تومورهای با درجه بالا و موضعی مرحله II هستند.
- تومورهای متاستاتیک (صرف نظر از درجه) مرحله III هستند.
سیستم مرحله بندی AJCC TNM
سیستم مرحله بندی دیگری که گاهی برای سرطان استخوان استفاده میشود، سیستم TNM کمیته مشترک آمریکایی سرطان (AJCC یا American Joint Committee on Cancer) است. این سیستم بر اساس 4 اطلاعات کلیدی است:
- وسعت (اندازه) تومور اصلی (اولیه) (T): اندازه تومور چقدر است و اینکه آیا به استخوانهای مجاور رسیده است؟ آیا در بیش از یک نقطه در استخوان وجود دارد؟
- گسترش به غدد لنفاوی مجاور (N): آیا سرطان به غدد لنفاوی مجاور سرایت کرده است؟
- گسترش (متاستاز) به نقاط دور دست (M): آیا سرطان به نقاط دورتر بدن مانند ریهها، استخوانهای دیگر یا کبد گسترش یافته است؟
- درجه سرطان (G): سلولها در زیر میکروسکوپ چقدر غیر طبیعی به نظر میرسند؟
اعداد یا حروف بعد از T، N، M و G جزئیات بیشتری در مورد هر یک از این عوامل ارائه میدهند. اعداد بالاتر به طور کلی به این معنی هستند که سرطان ویژگیهای نگران کننده تری دارد.
به عنوان مثال، مقیاس مورد استفاده برای درجه بندی سرطان استخوان در این سیستم از 1 تا 3 است. سرطانهای با درجه پایین (G1) نسبت به سرطانهای درجه بالا (G2 یا G3) تمایل به رشد و انتشار آهسته تری دارند.
سرطان استخوان (Bone Cancer)
- درجه 1 (G1) به این معنی است که سرطان بسیار شبیه بافت استخوانی طبیعی است.
- درجه 2 (G2) به این معنی است که سرطان غیر طبیعی تر به نظر میرسد.
- درجه 3 (G3) به این معنی است که سرطان بسیار غیر طبیعی به نظر میرسد.
هنگامی که دسته بندیهای T، N، M و G یک فرد مشخص شد، این اطلاعات در فرآیندی به نام گروه بندی مرحله ای (stage grouping) با یکدیگر ترکیب میشوند تا یک مرحله کلی را تعیین کنند. این مراحل (که با مراحل سیستم MSTS متفاوت است) با اعداد رومی از I تا IV (1 تا 4) توصیف میشوند و گاهی أوقات به مراحل بیشتری هم تقسیم میشوند.
محل شروع سرطان یکی دیگر از عوامل مهم در سیستم AJCC است. در نسخه فعلی این سیستم (که در سال 2018 مورد استفاده قرار گرفت)، دستههای T برای سرطانهای استخوان که از بازوها، پاها، تنه، جمجمه یا استخوانهای صورت شروع میشوند، متفاوت است، برخلاف سرطانهایی که از لگن یا ستون فقرات شروع میشوند. اگر سرطانی دارید که در یکی از این مناطق شروع میشود، بهتر است در مورد مرحله سرطان خود با پزشک خود صحبت کنید.
دو نوع مرحله را میتوان به سرطان استخوان در سیستم TNM اختصاص داد:
- مرحله بالینی (clinical stage) بر اساس نتایج معاینات و آزمایشاتی است که قبل از درمان سرطان با جراحی انجام شده است. از این مرحله میتوان برای کمک به برنامه ریزی درمان استفاده کرد.
- پس از انجام عمل جراحی، مرحله پاتولوژیک (pathological stage، که مرحله جراحی نیز نامیده میشود) را میتوان بر اساس نتایج معاینات و آزمایشات تصویر برداری و همچنین آن چه در حین جراحی یافت شده است، تعیین کرد.
گاهی اوقات، مراحل بالینی و پاتولوژیک میتوانند متفاوت باشند (به عنوان مثال، اگر جراحی نشان دهد که سرطان بیشتر از آنچه در آزمایشهای تصویر برداری دیده میشود، گسترش یافته است).
عوامل خطرزا برای سرطان استخوان
عامل خطرزا هر چیزی است که شانس ابتلا به بیماری مانند سرطان را افزایش دهد. سرطانهای مختلف عوامل خطرزای متفاوتی دارند. برخی از عوامل خطرزا مانند سیگار کشیدن را میتوان تغییر داد. سایر موارد، مانند سن یا سابقه خانوادگی فرد، قابل تغییر نیستند.
اما داشتن یک عامل خطرزا یا حتی چندین مورد از این عوامل به این معنی نیست که شما به این بیماری مبتلا خواهید شد. بسیاری از افراد با داشتن یک یا چند عامل خطرزا هرگز به سرطان مبتلا نمیشوند، در حالی که برخی دیگر که به سرطان مبتلا میشوند ممکن است عوامل خطرزای شناخته شده کمی داشته باشند یا اصلا چنین عواملی را نداشته باشند.
انواع مختلفی از سرطانهای اولیه استخوان (سرطانهایی که از استخوانها شروع میشوند) وجود دارد و در حالی که ممکن است در برخی موارد مشترکی وجود داشته باشد، همه این سرطانهای مختلف عوامل خطرزای یکسانی ندارند.
بسیاری از سرطانهای استخوان با هیچ عامل خطرزای شناخته شده ای مرتبط نیستند و هیچ دلیل واضحی نیز ندارند. اما چند عامل وجود دارد که میتواند خطر ابتلا به برخی از انواع سرطان استخوان را افزایش دهد.
عوامل خطرزای اصلی استئوسارکوم و تومورهای یوینگ در جای دیگری مورد بحث قرار گرفته است.
عوامل خطرزای کندروسارکوم
سن بالاتر: بیشتر کندروسارکومها در افراد مسن رخ میدهند، اگرچه ممکن است در افراد جوان نیز ایجاد شوند.
تومورهای خوش خیم استخوان: داشتن انواع خاصی از تومورهای خوش خیم (غیر سرطانی) استخوان میتواند خطر ابتلا به کندروسارکوم را در فرد افزایش دهد.
به عنوان مثال، انکوندروما یک تومور خوش خیم غضروفی است که میتواند در وسط استخوان ایجاد شود. این تومورها به ندرت به کندروسارکوم تبدیل میشوند اما افراد مبتلا به بسیاری از این تومورها (بیماری به نام انکوندروماتوز متعدد یا multiple enchondromatosis) در معرض خطر ابتلا به کندروسارکوم هستند. گاهی اوقات این وضعیت با تغییرات ارثی در ژن IDH1 یا IDH2 مرتبط است.
اگزوستوزهای متعدد (همچنین به عنوان استئوکندرومهای متعدد یا multiple osteochondromas شناخته میشود) یک بیماری ارثی است که در آن فرد تومورهای استخوانی خوش خیم زیادی به نام استئوکندروم دارد که بیشتر از غضروف ساخته شده اند. این تومورها گاهی اوقات میتوانند دردناک باشند و منجر به تغییر شکل یا شکستگی استخوان شوند. هر تومور همچنین شانس کمی برای تبدیل شدن به کندروسارکوم دارد. این اختلال اغلب به دلیل تغییرات ارثی (جهش) در ژن EXT1 یا EXT2 ایجاد میشود.
سرطان استخوان (Bone Cancer)
عوامل خطرزا کوردوما
اکثر کوردوماها علت شناخته شده ای ندارند. اما به نظر میرسد تعداد کمی از کوردوماها در خانوادهها وجود داشته باشد (که به عنوان کوردوما خانوادگی یا familial chordoma شناخته میشود). این بیماری اغلب با یک جهش (تغییر) در ژن TBXT مرتبط است که فرد از والدین خود به ارث میبرد.
به نظر میرسد که بیماران مبتلا به توبروز اسکلروزیس (tuberous sclerosis) – یک سندرم ارثی ناشی از نقص (جهش) در ژن TSC1 یا TSC2 – در دوران کودکی در معرض خطر ابتلا به کوردوما قرار داشته باشند، اگرچه به نظر میرسد که این پدیده به طور کلی نادر است.
سایر عوامل خطرزای سرطان استخوان
عوامل خطرزای شناخته شده کمی برای سایر انواع کمتر شایع سرطان استخوان وجود دارد، اگرچه برخی از عوامل خطرزا ابتلا به چندین نوع سرطان استخوان را افزایش میدهند.
بیماری پاژه استخوان (Paget disease of bone): این یک بیماری خوش خیم است که بیشتر در افراد مسن رخ میدهد و در آن ناحیه (یا نواحی) استخوان بیش از حد طبیعی فعال میشود. این بیماری میتواند منجر به ایجاد استخوان غیر طبیعی شود که احتمال شکستگی در آن بیشتر است. افراد مبتلا به این بیماری شانس کمی برای ایجاد تومورهای استخوانی در این نواحی دارند. در اغلب موارد این بیماری یک استئوسارکوم است اما همچنین میتواند نوع کمتر شایعی از تومور استخوانی باشد، مانند تومور سلول غول پیکر استخوان.
پرتو درمانی قبلی: افرادی که پرتو درمانی (معمولاً برای درمان نوع دیگری از سرطان) دریافت کرده اند، کمی بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان استخوان در ناحیه تحت درمان قرار دارند. این خطر در افرادی که در سنین پایین تر تحت درمان قرار گرفته اند (مخصوصاً در دوران کودکی) و افرادی که با دوزهای بالاتر پرتو درمان شده اند، بیشتر است.
این سرطانها سالها (اغلب دههها) پس از انجام پرتو درمانی ایجاد میشوند. اغلب این سرطانها استئوسارکوم هستند اما همچنین میتوانند انواع کمتر شایع سرطان استخوان، مانند فیبروسارکوم استخوان یا سارکوم پلئومورفیک تمایز نیافته (UPS) استخوان باشند.
آیا میتوان از سرطان استخوان پیشگیری کرد؟
بیشتر عوامل خطرزای شناخته شده برای سرطان استخوان (مانند سن و برخی بیماریهای استخوانی و شرایط ارثی) قابل تغییر نیستند. به غیر از قرار گرفتن در معرض پرتو (معمولاً در طول پرتو درمانی)، هیچ دلیل شناخته شده ای مرتبط با سبک زندگی یا محیطی برای سرطان استخوان وجود ندارد، بنابراین در حال حاضر هیچ راهی برای محافظت در برابر بیشتر این سرطانها وجود ندارد.
آیا سرطان استخوان زود تشخیص داده میشود؟
در حال حاضر، هیچ آزمایش غربالگری به طور گسترده ای برای سرطان استخوان در افرادی که مشخص نیست در معرض خطر بیشتری قرار دارند یا خیر، وجود ندارد. (غربالگری آزمایش بررسی وجود سرطان در افرادی است که هیچ علامتی ندارند.)
با این حال، بیشتر سرطانهای استخوان در مراحل اولیه، قبل از اینکه به وضوح به سایر قسمتهای بدن سرایت کنند، یافت میشوند. علائمی مانند درد استخوان یا تورم اغلب باعث مراجعه به پزشک میشود. (برای اطلاعات بیشتر در این مورد، به مبحث علائم و نشانههای سرطان استخوان مراجعه کنید.)
برای افراد در معرض خطر بالاتر
برای برخی از افرادی که در معرض خطر ابتلا به سرطان استخوان هستند زیرا آنها شرایط استخوانی خاصی دارند (در فهرست عوامل خطرزا برای سرطان استخوان ذکر شده است)، پزشکان ممکن است نظارت دقیق تری را توصیه کنند. مراقبت از علائم و نشانههای اولیه گاهی اوقات میتواند برای یافتن زود هنگام سرطان استخوان و درمان موفقیت آمیز آن مفید باشد.
آزمایشات سرطان استخوان
سرطانهای اولیه استخوان معمولاً زمانی پیدا میشوند که علائم یا نشانههایی در فرد وجود داشته باشد که او را وادار به مراجعه به پزشک کند.
علائم و نتایج معاینات فیزیکی و آزمایشات تصویر برداری ممکن است نشان دهند که فرد مبتلا به سرطان استخوان است. اما در بیشتر موارد، پزشکان باید این موضوع را با گرفتن و آزمایش یک نمونه بافت یا سلول تایید کنند (روشی که به عنوان بیوپسی شناخته میشود).
برای پزشکان مهم است که سرطانهای اولیه استخوان را از سرطانهایی که از سایر قسمتهای بدن به استخوانها سرایت کردهاند (متاستاز استخوان) و همچنین از تومورهای استخوانی که خوش خیم هستند (نه سرطانی) و از انواع دیگر مشکلات استخوانی تشخیص دهند. این شرایط ممکن است به انواع مختلفی از روشهای درمانی نیاز داشته باشد.
تشخیص دقیق تومور استخوان اغلب به ترکیب اطلاعاتی در مورد اینکه کدام استخوان و کدام قسمت از استخوان تحت تأثیر قرار گرفته است، آن قسمت چگونه در آزمایشات تصویر برداری به نظر میرسد و سلولهای تومور در زیر میکروسکوپ چگونه به نظر میرسند، بستگی دارد.
اگر سرطان استخوان یافت شود، ممکن است آزمایشهای دیگری برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد آن مورد نیاز باشد.
تاریخچه پزشکی و معاینه فیزیکی
اگر فردی علائم یا نشانههایی داشته باشد که نشان میدهد ممکن است تومور استخوانی داشته باشد، پزشک میخواهد یک تاریخچه پزشکی کامل را از وی بگیرد تا در مورد نشانهها بیشتر بداند.
معاینه فیزیکی گاهی اوقات میتواند اطلاعاتی در مورد یک تومور احتمالی ارائه دهد. برای مثال، پزشک ممکن است بتواند یک توده غیر طبیعی را ببیند یا آن را احساس کند.
پزشک همچنین ممکن است به دنبال مشکلاتی در سایر قسمتهای بدن باشد. هنگامی که بزرگسالان سرطان استخوان دارند، این سرطان اغلب نتیجه سرطانی است که از جای دیگری شروع شده و سپس به استخوانها گسترش یافته است (متاستاز استخوان).
پس از معاینه، اگر پزشک مشکوک به سرطان استخوان (یا نوع دیگری از تومور استخوانی) باشد، آزمایشات بیشتری انجام خواهد شد.
این آزمایشات ممکن است شامل آزمایشهای تصویر برداری، بیوپسی و یا آزمایشهای آزمایشگاهی باشد.
تستهای تصویر برداری
در آزمایشهای تصویر برداری از اشعه ایکس، میدانهای مغناطیسی یا مواد رادیواکتیو برای ایجاد تصاویری از داخل بدن استفاده میشود. تستهای تصویر برداری ممکن است به دلایلی انجام شوند، از جمله:
- برای کمک به یافتن اینکه آیا یک ناحیه مشکوک ممکن است سرطانی باشد یا خیر.
- برای کمک به تعیین اینکه آیا سرطان ممکن است در قسمت دیگری از بدن شروع شده باشد یا خیر.
- برای فهم میزان گسترش سرطان
- برای کمک به تعیین اینکه آیا دوره درمانی موثر است یا خیر.
- برای جستجوی علائمی مبنی بر بازگشت سرطان
افرادی که سرطان استخوان دارند یا ممکن است داشته باشند، یک یا چند مورد از این آزمایشها را انجام خواهند داد.
اشعه ایکس
اشعه ایکس از استخوان اغلب اولین آزمایشی است که در صورت مشکوک بودن به وجود نوعی تومور استخوانی انجام میشود. تومورها ممکن است به جای توده، در عکس برداری با اشعه ایکس “پاره پاره” یا ممکن است مانند سوراخی در استخوان به نظر برسند. گاهی اوقات پزشکان میتوانند توموری را ببینند که ممکن است به بافتهای مجاور (مانند ماهیچه یا چربی) گسترش یابد.
پزشکان ممکن است به شدت مشکوک باشند که یک ناحیه غیر طبیعی، سرطان استخوان است که در عکس اشعه ایکس ظاهر میشود اما معمولاً برای تشخیص قطعی به بیوپسی (که در زیر توضیح داده شده است) نیاز است.
بزرگسالان مبتلا به تومورهای استخوانی ممکن است برای مشاهده اینکه آیا سرطان به ریهها گسترش یافته است، رادیوگرافی قفسه سینه (chest x-ray) انجام دهند. اما اگر سی تی اسکن قفسه سینه (که در زیر به آن پرداخته شده است) انجام شده باشد، به این آزمایش نیازی نیست.
تصویر برداری رزونانس مغناطیسی (Magnetic resonance imaging یا MRI)
اسکن MRI با استفاده از امواج رادیویی و آهنرباهای قوی به جای اشعه ایکس، تصاویر دقیقی را از داخل بدن ایجاد میکند، بنابراین هیچ تشعشعی درگیر نمیشود. ماده حاجبی به نام گادولینیوم (gadolinium) اغلب قبل از اسکن به داخل ورید تزریق میشود تا جزئیات بهتر دیده شوند.
MRI اغلب برای مشاهده دقیقتر ناحیه غیر طبیعی استخوان که در عکس برداری اشعه ایکس دیده میشود، انجام میشود. MRI معمولاً میتواند نشان دهد که آیا احتمال وجود تومور، عفونت یا نوعی آسیب استخوانی ناشی از علت دیگری وجود دارد یا خیر.
MRI میتواند به تعیین وسعت دقیق تومور کمک کند زیرا میتواند مغز استخوان را در داخل استخوانها و بافتهای نرم اطراف تومور، از جمله رگهای خونی و اعصاب مجاور را نشان دهد. MRI همچنین میتواند هر تومور کوچک استخوانی را در فاصله چند اینچ از تومور اصلی (به نام متاستاز پرشی یا skip metastases) نشان دهد. دانستن وسعت تومور هنگام برنامه ریزی برای جراحی بسیار مهم است.
اسکن توموگرافی کامپیوتری (Computed tomography یا CT)
سی تی اسکن بسیاری از تصاویر اشعه ایکس را ترکیب میکند تا تصاویر مقطعی دقیقی از قسمتهایی از بدن ایجاد کند.
سی تی اسکن معمولاً به اندازه MRI برای نشان دادن جزئیات داخل و اطراف تومورهای استخوان مفید نیست. اما آنها اغلب برای جستجوی گسترش احتمالی سرطان در سایر قسمتهای بدن مانند ریهها، کبد یا سایر اندامها انجام میشوند.
سی تی اسکن همچنین میتواند برای هدایت سوزن بیوپسی به داخل تومور استفاده شود (بیوپسی سوزنی با هدایت سی تی یا CT-guided needle biopsy). برای این آزمایش، در حالی که پزشک سوزن بیوپسی را به سمت تومور حرکت میدهد، روی میز سی تی اسکن میمانید. سی تی اسکن تا زمانی تکرار میشود که نوک سوزن در داخل توده قرار گیرد. (بیوپسی سوزنی – Needle biopsy – را در زیر مطالعه کنید.)
اسکن استخوان
اسکن استخوان میتواند نشان دهد که آیا سرطان به استخوانهای دیگر گسترش یافته است یا خیر و اغلب بخشی از کار برای افراد مبتلا به سرطان استخوان است. این آزمایش مفید است زیرا میتواند کل اسکلت را به یکباره نشان دهد. اسکن توموگرافی گسیل پوزیترون (PET یا positron emission tomography) که در زیر توضیح داده شده است، اغلب میتواند اطلاعات مشابهی را ارائه دهد، بنابراین در صورت انجام اسکن PET ممکن است نیازی به اسکن استخوان نباشد.
برای این آزمایش، مقدار کمی از مواد رادیو اکتیو سطح پایین به خون تزریق میشود و به سمت استخوانها میرود. یک دوربین مخصوص که میتواند رادیو اکتیویته را تشخیص دهد، تصویری از اسکلت ایجاد میکند.
نواحی دارای تغییرات استخوانی فعال، رادیو اکتیویته را جذب کرده و به صورت “نقاط پر رنگ” روی اسکلت ظاهر میشوند. این نقاط ممکن است نواحی سرطانی را نشان دهند اما سایر بیماریهای استخوانی نیز میتوانند همین الگو را ایجاد کنند. برای تشخیص دقیق، آزمایشهای دیگری مانند عکس برداری با اشعه ایکس ساده، اسکن MRI یا حتی بیوپسی استخوان ممکن است مورد نیاز باشد.
توموگرافی گسیل پوزیترون (اسکن PET یا Positron emission tomography)
برای اسکن PET، نوعی قند رادیو اکتیو (معروف به FDG) به خون تزریق میشود. از آن جایی که سلولهای سرطانی در بدن به سرعت در حال رشد هستند، مقادیر زیادی قند را جذب میکنند. سپس یک دوربین ویژه تصویری از مناطق پرتوزا در بدن را ایجاد میکند. تصویر مانند سی تی اسکن یا ام آر آی جزئیات ندارد اما اطلاعات مفیدی را در مورد کل بدن ارائه میدهد.
اسکن PET میتواند به نشان دادن گسترش سرطان استخوان به ریهها، استخوانهای دیگر یا سایر قسمتهای بدن کمک کند. همچنین میتوان از آنها برای مشاهده اینکه سرطان به درمان پاسخ میدهد یا خیر نیز استفاده کرد.
بسیاری از دستگاهها میتوانند همزمان PET و سی تی اسکن (PET/CT scan) ر انجام دهند. این کار به پزشک امکان میدهد نواحی با رادیو اکتیویته بالاتر در اسکن PET را با ظاهر دقیقتر آن ناحیه در سی تی اسکن مقایسه کند.
بیوپسی (Biopsy) سرطان استخوان (Bone Cancer)
نتایج آزمایشهای تصویر برداری ممکن است قویاً نشان دهد که فرد مبتلا به سرطان استخوان است اما نمونه برداری (برداشتن قسمتی از ناحیه غیر طبیعی و بررسی آن در زیر میکروسکوپ و انجام سایر آزمایشهای آزمایشگاهی بر روی نمونه) معمولاً تنها راه برای اطمینان است.
اگر تومور به احتمال زیاد سرطان اولیه استخوان باشد، بسیار مهم است که بیوپسی توسط پزشکان مجرب در درمان تومورهای استخوانی انجام شود.
در صورت امکان، بیوپسی و روش درمانی جراحی باید با هم برنامه ریزی شوند و همان پزشک باید هر دو را انجام دهد. برنامه ریزی مناسب برای بیوپسی میتواند به جلوگیری از عوارض بعدی کمک کند و ممکن است میزان جراحی مورد نیاز در آینده را کاهش دهد.
گاهی اوقات، نوع اشتباه بیوپسی میتواند باعث شود جراح بعداً تمام سرطان را از بین ببرد که ممکن است به جراحی گستردهتری نیاز داشته باشد. همچنین ممکن است خطر گسترش سرطان را افزایش دهد.
نوع بیوپسی انجام شده بر اساس خوش خیم (نه سرطانی) یا بدخیم (سرطان) بودن تومور و نوع دقیق تومور (بر اساس آزمایشهای تصویر برداری، سن بیمار و محل قرارگیری تومور) است.
برخی از انواع تومورهای استخوانی را میتوان از نمونههای بیوپسی سوزنی (needle biopsy) تشخیص داد اما نمونههای بزرگتر (از بیوپسی جراحی) اغلب برای تشخیص انواع دیگر مورد نیاز است. طرحهایی برای برداشتن کل تومور در طول بیوپسی نیز بر نوع بیوپسی انجام شده تأثیر میگذارد.
بیوپسی سوزنی (needle biopsy)
برای انجام این بیوپسیها، پزشک از یک سوزن توخالی برای برداشتن استوانه کوچکی از بافت تومور استفاده میکند. نمونه برداری معمولاً با بی حسی موضعی انجام میشود، حالتی که داروی بی حسکننده به پوست و سایر بافتها روی محل بیوپسی تزریق میشود. در برخی موارد، بیمار ممکن است به آرام بخش یا بیهوشی عمومی (حالتی که بیمار در خواب است) نیاز داشته باشد.
اغلب، پزشک میتواند سوزن را با لمس ناحیه مشکوک در صورتی که نزدیک سطح بدن باشد، نشانه بگیرد. اگر تومور به دلیل عمیق بودن بیش از حد، قابل لمس نباشد، پزشک میتواند با استفاده از آزمایش تصویر برداری مانند سونوگرافی یا سی تی اسکن، سوزن را به داخل تومور هدایت کند. این نوع بیوپسیهای هدایت شده با تصویر معمولاً توسط پزشک متخصص رادیولوژیست انجام میشود.
2 نوع بیوپسی سوزنی وجود دارد:
- بیوپسی با سوزن مرکزی (core needle biopsy) از یک سوزن بزرگ برای برداشتن یک سیلندر بافتی استفاده میکند. این روش رایج ترین نوع بیوپسی سوزنی است که برای تومورهای استخوانی استفاده میشود.
- بیوپسی با سوزن نازک آسپیراسیون (fine needle aspiration یا FNA) از یک سوزن بسیار نازک در انتهای سرنگ استفاده میکند تا مقدار کمی مایع و برخی از سلولها را از تومور خارج کند. این نوع بیوپسی کمتر برای تومورهای استخوان مفید است زیرا سوزن کوچکتر ممکن است نتواند از استخوان عبور کند و حتی اگر بتوان آن را انجام داد، ممکن است نمونه کافی برای آزمایش برداشته نشود. اما FNA گاهی اوقات میتواند برای بررسی نواحی غیر طبیعی در سایر قسمتهای بدن از نظر سلولهای سرطانی مفید باشد.
بیوپسی جراحی (Surgical biopsy، باز)
برای این نوع بیوپسی، پزشک (معمولاً یک جراح ارتوپد) پوست را برش میدهد تا به تومور برسد. اگر فقط یک تکه از تومور برداشته شود، بیوپسی برشی (incisional biopsy) نامیده میشود. اگر کل تومور (نه فقط یک قطعه کوچک) برداشته شود، به آن بیوپسی اکسیزیونال (excisional biopsy) میگویند.
این بیوپسیها اغلب در اتاق عمل روی بیمار قرار گرفته تحت بیهوشی عمومی (در خواب عمیق) انجام میشود. آنها همچنین میتوانند با استفاده از یک بلوک عصبی که ناحیه بزرگی از بدن را بی حس میکند، انجام شوند.
باز هم، مهم است که بیوپسی توسط یک متخصص تومورهای استخوانی انجام شود، در غیر این صورت ممکن است بعداً مشکلاتی را ایجاد کند. به عنوان مثال، اگر تومور روی بازو یا پا باشد و بیوپسی به درستی انجام نشود، ممکن است شانس بهبود اندام را کاهش دهد.
در صورت امکان، برش برای بیوپسی باید در امتداد دست یا پا باشد زیرا این روشی است که در آن از همین برش در طول عمل برای برداشتن سرطان استفاده میشود. کل جای زخم بیوپسی اصلی نیز به احتمال زیاد نیاز به برداشتن خواهد داشت، بنابراین ایجاد برش بیوپسی به این ترتیب به این معنی است که بعداً بافت کمتری باید برداشته شود.
تستهای آزمایشگاهی
آزمایش نمونههای بیوپسی
تمام نمونههای برداشته شده توسط بیوپسی به پاتولوژیست (پزشک متخصص در آزمایشات آزمایشگاهی) فرستاده میشود تا با میکروسکوپ بررسی شوند. در صورت مشاهده سلولهای سرطانی، انواع دیگری از آزمایشات آزمایشگاهی نیز ممکن است برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نوع دقیق سرطان انجام شود.
پاتولوژیست همچنین بر اساس ظاهر سلولهای تومور، مرحله ای را به سرطان اختصاص میدهد که معیاری است برای سنجش سرعت احتمال رشد و گسترش آن. سرطانهایی که تا حدودی شبیه بافت استخوانی طبیعی هستند با درجه پایین (low grade) توصیف میشوند (و تمایل به رشد آهسته تری دارند)، در حالی که سرطانهایی که بسیار غیر طبیعی به نظر میرسند درجه بالا (high grade) نامیده میشوند. برای اطلاعات بیشتر در مورد درجه بندی، مبحث مراحل سرطان استخوان را مطالعه کنید.
آزمایشات خون
آزمایش خون برای تشخیص سرطان استخوان لازم نیست اما ممکن است پس از تشخیص مفید باشد. به عنوان مثال، سطوح بالای مواد شیمیایی در خون مانند آلکالین فسفاتاز (alkaline phosphatase) و لاکتات دهیدروژناز (LDH یا lactate dehydrogenase) میتواند نشان دهد که سرطان ممکن است پیشرفته تر باشد.
آزمایشهای دیگری مانند شمارش سلولهای خونی و آزمایشهای شیمیایی خون قبل از جراحی و سایر دورههای درمانی انجام میشوند تا اطلاعاتی را درباره سلامت کلی فرد به دست آورند. این آزمایشها همچنین میتوانند برای نظارت بر سلامت فرد در حین انجام روشهای درمانی مانند شیمی درمانی مورد استفاده قرار گیرند.
جراحی (Surgery) برای سرطان استخوان
جراحی بخش مهمی از روند درمان اکثر انواع سرطانهای استخوان است. این روش معمولاً شامل موارد زیر میگردد:
- بیوپسی برای تشخیص سرطان
- برداشتن تومور(ها) با جراحی
در صورت امکان، بسیار مهم است که بیوپسی و جراحی برای برداشتن تومور با هم برنامه ریزی شوند و یک جراح ارتوپد با تجربه هم بیوپسی و هم جراحی را انجام دهد. بیوپسی باید به روش خاصی انجام شود تا بهترین شانس را داشته باشد که بعداً به جراحی کمتر گستردهتری نیاز باشد.
هدف اصلی جراحی حذف تمام سرطان است. اگر حتی مقدار کمی از سرطان باقی بماند، ممکن است رشد کند و تومور جدیدی ایجاد کند و حتی ممکن است به سایر قسمتهای بدن سرایت کند. برای کاهش خطر این اتفاق، جراحان تومور را به همراه مقداری از بافت طبیعی اطراف آن بر میدارند. این روش به عنوان یک جراحی گسترده شناخته میشود.
پس از جراحی، پزشکی به نام پاتولوژیست بافت برداشته شده را بررسی میکند تا ببیند آیا حاشیهها (لبههای خارجی) دارای سلولهای سرطانی هستند یا خیر.
- اگر سلولهای سرطانی در لبههای بافت دیده شوند، حاشیهها مثبت نامیده میشوند. حواشی مثبت میتواند به این معنی باشد که برخی از سلولهای سرطانی در بدن فرد باقی مانده اند.
- هنگامی که هیچ سلول سرطانی در لبههای بافت دیده نشود، گفته میشود که حاشیهها منفی، تمیز یا شفاف هستند. یک برش گسترده با حاشیههای تمیز به محدود کردن خطر بازگشت سرطان در محلی که شروع شده است، کمک میکند.
نوع جراحی انجام شده عمدتاً به محل و اندازه تومور بستگی دارد. اگرچه تمام عملهای برداشتن سرطان استخوان پیچیده هستند اما برداشتن تومورهای اندامی (بازوها یا پاها) به طور کلی به سختی جراحی استخوان فک، قاعده جمجمه، ستون فقرات یا استخوان لگن نیست.
جراحی برای تومورهای استخوانی در بازوها یا پاها
تومورهای بازو یا پا را میتوان با یکی از موارد زیر درمان کرد:
- جراحی نجات دهنده اندام (Limb-salvage surgery): برداشتن سرطان و برخی بافتهای طبیعی اطراف آن اما دست نخورده ماندن اندام
- قطع عضو: برداشتن سرطان و تمام یا بخشی از یک دست یا پا
هنگام بحث در مورد گزینههای درمانی خود با تیم درمانیتان، مهم است که جوانب مثبت و منفی هر نوع جراحی را در نظر بگیرید. به عنوان مثال، اکثر مردم نجات اندام را به قطع عضو ترجیح میدهند اما این جراحی عمل پیچیده تری است و میتواند عوارض بیشتری داشته باشد. اگر عضوی قطع شود، بیمار باید زندگی با اندام مصنوعی و استفاده از آن را بیاموزد.
هر دو نوع عمل زمانی که توسط جراحان متخصص انجام شوند، میزان بقای کلی یکسانی دارند. مطالعاتی که به کیفیت زندگی میپردازند، تفاوت کمی را در نحوه واکنش افراد به نتیجه نهایی روشهای مختلف نشان داده اند و هنگامی که محققان به نتایج جراحیهای مختلف از نظر کیفیت زندگی فرد بعد از آن عمل نگاه کرده اند، تفاوت کمی بین آنها وجود داشته است. با این حال، مسائل عاطفی میتواند بسیار مهم باشد و حمایت و تشویق برای همه بیماران مورد نیاز است.
مهم نیست که چه نوع جراحی انجام شود، پس از آن به توان بخشی فیزیکی نیاز است.
جراحی نجات دهنده اندام (Limb-salvage surgery)
اکثر افراد مبتلا به تومورهای بازو یا پا میتوانند جراحی حفظ (نجات دهنده) اندام را انجام دهند اما این امر بستگی به این دارد که تومور کجاست، چقدر بزرگ است و اینکه آیا به ساختارهای مجاور رشد کرده است یا خیر.
هدف از جراحی نجات دهنده اندام برداشتن تمام سرطان و باقی ماندن یک پا یا بازوی در حال کار است. این نوع جراحی بسیار پیچیده است و باید توسط جراحانی با مهارت و تجربه خاص انجام شود. چالشی که برای جراح وجود دارد این است که کل تومور را حذف کند و در عین حال تاندونها، اعصاب و رگهای خونی نزدیک را حفظ کند تا عملکرد و ظاهر اندام را تا حد امکان دستکاری نکند. اگر سرطان به این ساختارها تبدیل شده باشد، باید همراه با تومور برداشته شوند. (در چنین مواردی، گاهی اوقات ممکن است قطع عضو بهترین گزینه باشد.)
بخشی از استخوان که همراه با تومور برداشته میشود با پیوند استخوان (تکه ای از استخوان از قسمت دیگری از بدن یا فرد دیگری) یا با اندوپرتز (endoprosthesis، پروتز داخلی که وسیله ای از جنس فلز و مواد دیگری است که جایگزین بخشی از استخوان یا تمام آن میشود) جایگزین میشود. برخی از دستگاههای جدیدتر پیوند و پروتز را ترکیب میکنند.
عوارض جراحی نجات دهنده اندام میتواند شامل عفونتها و گرافتها (grafts) یا میلههایی باشد که شل یا شکسته میشوند. کسانی که جراحی نجات دهنده اندام انجام میدهند ممکن است در سالهای بعد به جراحی بیشتری نیاز داشته باشند و برخی هنوز هم ممکن است در نهایت نیاز به قطع عضو داشته باشند.
قطع عضو (Amputation)
برای برخی از بیماران، قطع عضو یا تمام اندام بهترین گزینه است. به عنوان مثال، اگر تومور بسیار بزرگ است یا اگر به اعصاب و یا رگهای خونی مهم تبدیل شده باشد، ممکن است حذف همه آن ممکن نباشد و همچنان یک اندام عملکردی نیز باقی نماند.
جراح بر اساس نتایج اسکن MRI و بررسی بافت برداشته شده توسط پاتولوژیست در زمان جراحی تعیین میکند که چه مقدار از دست یا پا باید قطع شود.
معمولاً جراحی به گونهای برنامه ریزی میشود که ماهیچهها و پوست یک کاف (cuff) در اطراف استخوان قطع شده تشکیل دهند. این کاف در انتهای یک اندام مصنوعی (پروتز خارجی) قرار میگیرد. گزینه دیگر ممکن است کاشت پروتز در استخوان باقی مانده باشد که انتهای آن خارج از پوست باقی میماند. سپس میتوان آن را به یک پروتز خارجی متصل کرد.
جراحی ترمیمی میتواند به برخی از بیمارانی که عضوی از بدن خود را از دست میدهند کمک کند تا اندام به بهترین نحو ممکن عمل کنند.
به عنوان مثال، اگر پا باید از وسط ران (از جمله مفصل زانو) قطع شود، ساق پا و مابقی پا را میتوان چرخاند و به استخوان ران متصل کرد، به طوری که مفصل مچ پا به عنوان یک مفصل جدید زانو عمل میکند. به این نوع جراحی، روتیشن پلاستی (rotationplasty) میگویند. برای جایگزینی قسمت پایینی ساق پا همچنان به اندام مصنوعی نیاز است.
اگر تومور استخوان در شانه یا بازو باشد و نیاز به قطع عضو باشد، در برخی موارد میتوان ناحیه دارای تومور را برداشت و بازوی تحتانی را مجدداً وصل کرد تا بیمار بازویی عملکردی اما بسیار کوتاهتر داشته باشد.
سرطان استخوان (Bone Cancer)
توان بخشی بعد از عمل جراحی در بازو یا پا در سرطان استخوان (Bone Cancer)
این مرحله ممکن است سخت ترین بخش روند درمان باشد و در اینجا نمیتوان آن را به طور کامل توضیح داد. در صورت امکان، قبل از جراحی باید با یک متخصص توان بخشی ملاقاتی داشته باشید تا متوجه شوید که جراحی چه چیزی را ممکن است به دنبال داشته باشد.
توان بخشی پس از قطع عضو معمولاً زمان کمتری نسبت به جراحی حفظ اندام دارد. برای تومور روی استخوان ساق پا، افراد اغلب 3 تا 6 ماه پس از قطع پا دوباره راه میروند، در حالی که به طور متوسط حدود یک سال طول میکشد تا بیماران پس از جراحی نجات دهنده اندام دوباره راه رفتن را بیاموزند.
توان بخشی فیزیکی نیز پس از جراحی نجات دهنده اندام بسیار شدیدتر از دوران پس از قطع عضو است اما همچنان بسیار مهم است. اگر بیمار به طور فعال در برنامه توان بخشی شرکت نکند، دست یا پای حفظ شده ممکن است بی فایده شود و حتی نیاز به قطع عضو داشته باشد.
جراحی برای تومورهای استخوانی در سایر قسمتهای بدن
حذف کامل تومورهای استخوان لگن (hip) اغلب با جراحی سخت است. برخی از انواع تومورها را میتوان ابتدا با شیمی درمانی درمان کرد تا به کوچک شدن سرطان و تسهیل عمل جراحی کمک کند. گاهی اوقات میتوان استخوانهای لگن را پس از جراحی بازسازی کرد اما در برخی موارد ممکن است نیاز به برداشتن استخوانهای لگن و ساق پایی که به آن متصل شده است، باشد.
برای تومورهای استخوان فک پایین، ممکن است تمام نیمه پایینی فک برداشته شود و بعداً با استخوان سایر قسمتهای بدن جایگزین شود. اگر جراح نتواند تمام تومور را بردارد، ممکن است از پرتو درمانی نیز استفاده شود.
برای تومورهایی که در نواحی مانند ستون فقرات یا جمجمه قرار دارند، ممکن است حذف تمام تومور به طور ایمن امکان پذیر نباشد. سرطانهای این استخوانها میتوانند به ترکیبی از روشهای درمانی مانند کورتاژ (curettage، برداشتن همراه با خراش دادن – در زیر توضیح داده شده است)، کرایوسرجری (cryosurgery) و پرتو درمانی نیاز داشته باشند.
همجوشی مفصل (آرترودز یا arthrodesis): گاهی اوقات، پس از برداشتن توموری که یک مفصل را درگیر میکند (ناحیه ای که دو استخوان به هم میرسند)، ممکن است بازسازی مفصل امکان پذیر نباشد. در این مورد، ممکن است جراحی برای جوش دادن این دو استخوان با هم انجام شود.
این روش اغلب برای تومورهای ستون فقرات استفاده میشود اما ممکن است در سایر قسمتهای بدن مانند شانه یا لگن نیز استفاده شود. در حالی که این روش میتواند به تثبیت مفصل کمک کند اما منجر به از دست رفتن حرکت در آن ناحیه میشود که فرد باید یاد بگیرد که با آن سازگار شود.
کورتاژ (Curettage، ایجاد برش داخلی در ضایعه)
برای برخی از انواع تومورهای استخوانی که احتمال گسترش یا بازگشت آنها پس از روند درمان کمتر است، جراح ممکن است تومور را بدون برداشتن بخشی از استخوان خراش دهد. این کار با یک ابزار تیز به نام کورت (curette) انجام میشود و سوراخی در استخوان ایجاد میکند. پس از برداشتن هر چه بیشتر تومور، جراح ممکن است بافت استخوانی مجاور را با تکنیکهای دیگری مانند استفاده از مواد شیمیایی یا سرمای شدید (جراحی سرمایی یا کرایوسرجری یا cryosurgery) درمان کند تا تمام سلولهای تومور باقی مانده را از بین ببرد.
سیمان استخوانی (Bone cement)
سیمان استخوانی PMMA (پلی متیل متاکریلات یا polymethylmethacrylate) به صورت مایع در بدن قرار میگیرد و با گذشت زمان سخت میشود. پس از کورتاژ میتوان آن را به شکل مایع در سوراخ استخوان قرار داد. همان طور که به مرور زمان سخت میشود، گرمای زیادی را از خود ساطع میکند که ممکن است به کشتن سلولهای تومور باقی مانده کمک کند.
روند درمانی جراحی برای متاستاز تومور استخوان
اگر سرطان استخوان به سایر قسمتهای بدن گسترش یافته است (متاستاز)، این تومورها باید برداشته شوند تا شانسی برای درمان سرطان وجود داشته باشد.
هنگامی که سرطان استخوان گسترش مییابد، اغلب به ریهها میرود. اگر بتوان برای از بین بردن این متاستازها عمل جراحی انجام داد، این جراحی باید بسیار دقیق برنامه ریزی شود. قبل از عمل، جراح تعداد تومورها، محل قرارگیری آنها (در یک یا هر دو ریه)، اندازه آنها و سلامت کلی فرد را در نظر میگیرد.
آزمایشهای تصویر برداری مانند سی تی اسکن قفسه سینه ممکن است همه تومورها را نشان ندهند، بنابراین در صورت یافتن تومورهای بیشتری در حین عمل، جراح یک طرح درمانی آماده خواهد داشت.
برخی از سرطانهای استخوان ممکن است به استخوانهای دیگر یا اندامهایی مانند کلیهها، کبد یا مغز سرایت کنند. اینکه این تومورها را میتوان با جراحی برداشت یا نه به اندازه، محل تومور و سایر عوامل بستگی دارد.
متأسفانه، همه سرطانهای گسترش یافته را نمیتوان با جراحی از بین برد. برخی از متاستازها ممکن است خیلی بزرگ یا خیلی نزدیک به ساختارهای مهم (مانند رگهای خونی بزرگ) باشند تا به طور ایمن برداشته شوند. افرادی که سلامت کلی آنها خوب نیست (مثلاً به دلیل مشکلات قلبی، کبدی یا کلیوی) ممکن است نتوانند تنشهای ناشی از بیهوشی و جراحی برای حذف متاستازها را تحمل کنند. در این صورت، ممکن است درمانهای دیگری برای کنترل این تومورها تا زمانی که ممکن است به فرد ارائه شود.
عوارض جانبی جراحی
خطرات و عوارض جانبی کوتاه مدت: جراحی برای برداشتن سرطان استخوان اغلب میتواند یک عمل طولانی و پیچیده باشد. عوارض جانبی جدی کوتاه مدت رایج نیستند اما میتوانند شامل واکنش به بیهوشی، خونریزی زیاد، لخته شدن خون و عفونت باشند. درد بعد از عمل شایع است و فرد ممکن است برای مدتی پس از جراحی و بهبودی محل جراحی نیاز به داروهای مسکن قوی داشته باشد.
عوارض جانبی طولانی مدت: عوارض جانبی طولانی مدت جراحی عمدتاً به محل تومور و نوع عمل بستگی دارد. بسیاری از سرطانهای استخوان در استخوانهای بازو یا پا رخ میدهند و برخی از مشکلات طولانی مدت جراحی روی این تومورها در بالا توضیح داده شده اند.
عوارض جراحی حفظ اندام میتواند شامل پیوند استخوان یا پروتز شل یا شکسته باشد. عفونتها همچنین در افرادی که قطع عضو شده اند، به خصوص قسمتی از ساق پا، نگران کننده است، زیرا فشار وارد شده به پوست در محل قطع عضو میتواند به مرور زمان باعث از بین رفتن پوست شود. همچنین این جراحی ممکن است به اعصاب اندام آسیب برساند که میتواند بر عملکرد اندام تأثیر گذاشته یا باعث درد شود (معروف به درد نوروپاتیک یا neuropathic pain).
همان طور که در بالا ذکر شد، فیزیوتراپی و توان بخشی پس از جراحی برای سرطان استخوان بسیار مهم است. پیروی از برنامه توان بخشی توصیه شده بهترین شانس را برای عملکرد طولانی مدت اندام ارائه میدهد. حتی با توان بخشی مناسب، افراد ممکن است همچنان مجبور باشند خود را با مسائل دائمی مانند تغییر در نحوه راه رفتن یا انجام کارهای دیگر و تغییرات ظاهری وفق دهند.
درمانهای فیزیکی، شغلی و سایر درمانها اغلب میتوانند به افراد در سازگاری و مقابله با این چالشها کمک کنند.
پرتو درمانی (Radiation Therapy) برای سرطان استخوان
پرتو درمانی از پرتوها یا ذرات پر انرژی برای از بین بردن سلولهای سرطانی استفاده میکند.
برای اکثر انواع سرطان استخوان، سلولهای سرطانی به راحتی توسط اشعه از بین نمیروند، بنابراین به دوزهای بالایی نیاز است. این دوز بالا میتواند به بافتهای سالم مجاور، از جمله ساختارهای کلیدی (مانند اعصاب و عروق خونی) در ناحیه آسیب برساند. به همین دلیل، پرتو درمانی به عنوان درمان اصلی برای اکثر انواع تومورهای استخوانی استفاده نمیشود (اگرچه اغلب برای تومورهای یوینگ استفاده میشود).
پرتو درمانی خارجی (External beam radiation therapy) نوعی پرتو درمانی است که از توسط دستگاهی در خارج از بدن که بر روی سرطان متمرکز شده است، تابانده میشود. این نوعی از پرتو درمانی است که اغلب برای درمان سرطان استخوان استفاده میشود.
قبل از شروع درمان، تیم پرتو درمانی اندازهگیریهای دقیقی از ناحیه تحت درمان با آزمایشهای تصویر برداری مانند اسکن MRI انجام میدهد تا زوایای صحیح برای هدفگیری پرتوهای تابشی و دوز مناسب تابش را تعیین کند. این جلسه برنامه ریزی شبیه سازی (simulation) نامیده میشود.
اغلب، پرتو درمانی در بیش از یک دوره درمانی به فرد داده میشود. هر دوره درمانی بسیار شبیه به عکس برداری با اشعه ایکس است، اگرچه دوز تابش بسیار بالاتر است. روند درمان دردناک نیست. برای هر جلسه، روی یک میز مخصوص دراز میکشید در حالی که یک دستگاه تابش را از زوایای دقیق ارسال میکند.
هر جلسه درمانی فقط چند دقیقه طول میکشد، اگرچه زمان تنظیم – قرار دادن شما در محل مناسب – معمولاً بیشتر طول میکشد.
چه زمانی میتوان از پرتو درمانی استفاده کرد؟
پرتو درمانی ممکن است در شرایط مختلف مورد استفاده قرار گیرد:
- پس از جراحی اگر مشخص نباشد که تمام سرطان برداشته شده است (مثلاً اگر سلولهای سرطانی در لبهها (حاشیه) بافت برداشته شده یافت شود). این کار برای از بین بردن سلولهای سرطانی باقی مانده انجام میشود.
- به جای جراحی (احتمالا همراه با سایر روندهای درمانی) برای سرطانهای استخوانی که نمیتوان آنها را به طور کامل برداشت (resected، رزکسیون) کرد. این کار ممکن است به کنترل رشد تومور و همچنین به کنترل علائمی مانند درد و تورم کمک کند.
انواع پرتو درمانی
از آنرجایی که برای از بین بردن سلولهای سرطانی استخوان به دوزهای بالایی از اشعه نیاز است، پزشکان معمولاً از انواع خاصی از پرتو درمانی برای درمان آنها استفاده میکنند. این رویکردها به آنها اجازه میدهد تا اندازه و قدرت پرتوهای تابشی را کنترل کنند تا دوزهای بالاتری به تومور برسد و بافتهای مجاور را حفظ کنند.
پرتو درمانی تعدیل شده با شدت (IMRT یا Intensity-modulated radiation therapy)
با IMRT، یک برنامه کامپیوتری برای شکل دادن و هدف قرار دادن پرتوهای تشعشعی به سمت تومور از چندین زاویه مختلف و همچنین برای تنظیم قدرت (شدت) پرتوها استفاده میشود. این کار امکان کاهش آسیب تشعشع به بافتهای طبیعی مجاور را فراهم میکند و در عین حال دوز تشعشع را به سرطان افزایش میدهد.
سرطان استخوان (Bone Cancer)
رادیوسرجری استریوتاکتیک (Stereotactic radiosurgery یا SRS)
این روش به پزشکان اجازه میدهد تا دوز بالایی از تشعشع را به یک ناحیه تومور کوچک، معمولاً در یک جلسه، بتابانند. هنگامی که آزمایشهای تصویر برداری برای نشان دادن محل دقیق تومور انجام شد، یک پرتو بسیار نازک از تابش از زوایای مختلف بر روی آن ناحیه متمرکز میشود. این کار معمولاً با یک منبع تشعشعی در انتهای یک بازوی روباتیک کنترل شده توسط کامپیوتر انجام میشود که در حالی که فرد روی میز دراز میکشد، به دور او میچرخد.
گاهی اوقات پزشکان پرتو را در چندین دوره درمانی کوچکتر برای ارائه دوز مشابه یا کمی بالاتر به فرد میتابانند. این روش رادیوتراپی بدن استریوتاکتیک (SBRT) نامیده میشود.
پرتو درمانی با پرتو پروتون (Proton-beam radiation therapy)
پرتو درمانی با پرتو پروتون از پروتونها برای کشتن سلولهای سرطانی به جای اشعه ایکس یا سایر انواع پرتوها استفاده میکند.
پروتونها بخشهایی از اتمها هستند که قبل از آزاد کردن بیشتر انرژی خود، مسافت مشخصی را طی میکنند اما آسیب کمی به بافتهایی که از آنها عبور میکنند، وارد میکنند. این روش با اشعه ایکس متفاوت است که با عبور از بافت طبیعی قبل و بعد از رسیدن به تومور، همان مقدار انرژی را از خود ساطع میکند. پزشکان میتوانند از این خاصیت پروتونها برای دادن دوزهای بالاتر تشعشع به تومور استفاده کنند و در عین حال آسیب کمتری به بافت طبیعی اطراف آن وارد کنند.
این نوع روش درمانی میتواند در درمان تومورها در نواحی کوچک و پیچیده (مانند قاعده جمجمه یا ستون فقرات) مفید باشد، نواحی که در آنها بسیار مهم است که تشعشعاتی که به ساختارهای مجاور میرسد، محدود شود.
تابش پرتو پروتون به تجهیزات بسیار تخصصی نیاز دارد و در حال حاضر تعداد محدودی از آنها در ایالات متحده در دسترس است.
عوارض جانبی پرتو درمانی
عوارض جانبی احتمالی پرتو درمانی به این بستگی دارد که چه ناحیه ای از بدن تحت درمان است و به چه مقدار از اشعه استفاده شده است.
مشکلات کوتاه مدت میتواند شامل اثراتی بر روی نواحی پوستی باشد که تابش را دریافت میکنند که میتواند از تغییرات خفیف مانند آفتاب سوختگی و ریزش مو تا واکنشهای پوستی شدیدتر را شامل شود. تابش اشعه به شکم یا لگن میتواند باعث تهوع، اسهال و مشکلات ادراری شود. با پزشک خود در مورد عوارض جانبی احتمالی صحبت کنید زیرا ممکن است راههایی برای تسکین برخی از آنها وجود داشته باشد.
بسته به جایی که پرتو به آن داده میشود، میتواند به سایر اندامها نیز آسیب برساند:
- تابش به دیواره قفسه سینه یا ریهها میتواند بر عملکرد ریه و قلب تأثیر بگذارد.
- تابش به ناحیه فک ممکن است غدد بزاقی را تحت تأثیر قرار دهد که میتواند منجر به خشکی دهان و مشکلاتی در دندانها شود.
- پرتو درمانی به ستون فقرات یا جمجمه ممکن است بر اعصاب نخاع یا مغز تأثیر بگذارد. این امر میتواند منجر به آسیب عصبی، سردرد و اختلال در تفکر شود که معمولاً یک یا دو سال پس از درمان جدی تر میشوند. تابش به ستون فقرات ممکن است باعث بی حسی یا ضعف در بخشی از بدن شود.
- تابش اشعه به لگن میتواند به مثانه یا روده آسیب برساند که خود میتواند منجر به مشکلاتی در دفع ادرار یا حرکات روده شود. همچنین میتواند به اندامهای تناسلی آسیب برساند، بنابراین پزشکان تمام تلاش خود را میکنند تا با محافظت از این اندامها در برابر تشعشعات یا خارج کردن آنها از مسیر در هر زمان که ممکن است، از آنها محافظت کنند.
- تشعشعات به یک مفصل (محلی که دو استخوان در آن به هم میرسند) ممکن است به مفصل آسیب برساند که میتواند منجر به ایجاد درد، زخم و یا محدودیت دامنه حرکتی شود.
نگرانی دیگر در مورد پرتو درمانی این است که ممکن است باعث ایجاد سرطان جدیدی در بخشی از بدن شود که تحت درمان قرار گرفته است. هر چه دوز تشعشع بالاتر باشد (و هر چه فرد جوانتر باشد)، احتمال وقوع آن بیشتر است اما خطر کلی آن ناچیز است و نباید افرادی را که به اشعه نیاز دارند از دریافت آن باز دارد.
شیمی درمانی (Chemotherapy) برای سرطان استخوان
شیمی درمانی (chemo) استفاده از داروها برای درمان سرطان است. این داروها معمولاً در ورید (IV) داده میشوند و میتوانند به سلولهای سرطانی در هر نقطه از بدن برسند و آنها را از بین ببرند، بنابراین شیمی درمانی به احتمال زیاد برای سرطانهایی که به سایر اندامها گسترش یافتهاند، مفید است.
شیمی درمانی اغلب بخش مهمی از درمان سارکوم یوینگ، استئوسارکوم و سارکوم پلئومورفیک تمایز نیافته (UPS) است. اما کمتر برای بسیاری از انواع دیگر سرطانهای استخوان، مانند تومورهای سلول غول پیکر و بیشتر انواع کوردوما و کندروسارکوم استفاده میشود. این نوعهای سرطان استخوان نسبت به شیمی درمانی خیلی حساس نیستند، بنابراین ممکن است در ابتدا داروهای دیگری را امتحان کنید.
داروهای شیمی درمانی که معمولا برای درمان سرطان استخوان استفاده میشود
برخی از داروهای شیمی درمانی که میتوانند برای درمان سرطان استخوان استفاده شوند عبارتند از:
- دوکسوروبیسین (آدریامایسین یا Doxorubicin)
- سیس پلاتین (Cisplatin)
- اتوپوزید (Etoposide یا VP-16)
- ایفوسفامید (Ifosfamide)
- سیکلوفسفامید (Cyclophosphamide)
- متوترکسات (Methotrexate)
- وین کریستین (Vincristine)
در بیشتر موارد، 2 یا چند دارو با هم تجویز میشوند.
عوارض جانبی شیمی درمانی
شیمی درمانی سلولهای سرطانی را از بین میبرد اما به برخی از سلولهای طبیعی نیز آسیب میرساند که همین موضوع میتواند منجر به عوارض جانبی شود. این عوارض به نوع داروها و دوزهای مصرفی و مدت زمان مصرف آنها بستگی دارد.
برخی از عوارض جانبی رایج کوتاه مدت میتواند شامل موارد زیر باشد:
- تهوع و استفراغ
- از دست دادن اشتها
- ریزش مو
- زخمهای دهانی
- اسهال
شیمی درمانی میتواند به مغز استخوان – جایی که سلولهای خونی جدید ساخته میشوند – آسیب برساند. این امر میتواند منجر به کاهش تعداد سلولهای خونی شود که میتواند منجر به بروز موارد زیر گردد:
- افزایش احتمال عفونت (به دلیل داشتن گلبولهای سفید بسیار کم)
- خونریزی یا کبودی آسان پس از بریدگیها یا جراحات جزئی (به دلیل داشتن پلاکت بسیار کم)
- خستگی یا تنگی نفس (به دلیل داشتن گلبولهای قرمز بسیار کم)
در حالی که شیمی درمانی میکنید، پزشک آزمایشات آزمایشگاهی را تجویز میکند تا مطمئن شود که تعداد سلولهای خونی شما در سطح ایمنی قرار دارد.
برخی از عوارض جانبی با مصرف داروهای خاصی مرتبط هستند. مثلا:
- ایفوسفامید (Ifosfamide) و سیکلوفسفامید (cyclophosphamide) میتوانند به پوشش مثانه آسیب رسانده و باعث بروز ادرار خونی شوند.
احتمال این اتفاق را میتوان با تجویز دارویی به نام مسنا (mesna) در طول شیمی درمانی به همراه مایعات فراوان کاهش داد.
- سیس پلاتین ممکن است باعث آسیب عصبی (به نام نوروپاتی محیطی) شود که منجر به بروز مشکلاتی مانند بی حسی، گزگز شدن یا درد در دستها و پاها میگردد. آسیب کلیه نیز ممکن است پس از درمان رخ دهد. دادن مقدار زیادی مایعات قبل و بعد از تزریق دارو میتواند به پیشگیری از این امر کمک کند.
- سیس پلاتین گاهی اوقات میتواند بر شنوایی، به ویژه شنیدن صداهای بلند، تأثیر بگذارد. ممکن است پزشک از شما بخواهد قبل از دادن سیس پلاتین یک آزمایش شنوایی (به نام ادیوگرام یا audiogram) را انجام دهید.
- با گذشت زمان، دوکسوروبیسین میتواند به قلب آسیب برساند. خطر بروز این پدیده با مقدار کل داروی داده شده افزایش مییابد. قبل از دادن دوکسوروبیسین، پزشک ممکن است عملکرد قلب شما را آزمایش کند تا مطمئن شود که دادن این دارو به شما بی خطر است.
توجه به این نکته مهم است که بسیاری از عوارض جانبی جدی غیر معمول هستند اما در هر صورت ممکن است رخ دهند. با تیم مراقبت از سرطان خود صحبت کنید تا بدانید از شیمی درمانی که دریافت میکنید چه انتظاری باید داشته باشید.
پزشکان و پرستاران شما را از نزدیک برای بررسی بروز عوارض جانبی زیر نظر خواهند داشت. بیشتر عوارض جانبی به مرور زمان پس از پایان دوره درمانی از بین میروند. با این حال، مهم است که به تیم مراقبت از سرطان خود در مورد هر گونه عوارض جانبی که دارید اطلاع دهید تا بتوان آنها را درمان کرد. هر سوالی که در مورد عوارض جانبی احتمالی دارید حتما با تیم مراقبت از سرطان در میان بگذارید و در مورد عوارض جانبی به آنها اطلاع دهید تا بتوان آنها را کنترل کرد.
درمان هدفمند (Targeted Therapy) و سایر داروها برای سرطان استخوان
از آن جایی که محققان در مورد تغییرات ژنی درون سلولها که میتواند منجر به سرطان استخوان شود، اطلاعات بیشتری کسب کرده اند، داروهای جدیدتری نیز تولید کرده اند که به طور خاص برخی از این تغییرات را هدف قرار میدهند. این داروهای هدفمند متفاوت از داروهای استاندارد شیمی درمانی (chemo) عمل میکنند و معمولاً عوارض جانبی متفاوتی نیز دارند.
داروهای هدفمند به ویژه در درمان انواع سرطان استخوان که شیمی درمانی برایشان چندان مفید نبوده است – مانند کوردوما – مهم هستند.
انواع دیگر داروهای غیر شیمی درمانی که میتوانند برای درمان برخی از انواع سرطانهای استخوان استفاده شوند عبارتند از داروهای هدایت شده استخوانی (bone-directed drugs) و داروهای ایمونوتراپی (immunotherapy drugs).
داروهای هدفمند (Targeted drugs) برای سرطان استخوان
داروهای هدفمند مورد استفاده برای درمان برخی از انواع سرطانهای استخوان به عنوان مهارکنندههای کیناز (kinase inhibitors) شناخته میشوند. کینازها پروتئینهایی در سلول (یا روی سطح آن) هستند که به طور معمول سیگنالهایی را ارسال میکنند (مانند سیگنال رشد سلول). مسدود کردن کینازهای خاص میتواند به توقف یا کند کردن رشد برخی از تومورها کمک کند.
این داروها اغلب برای درمان کوردوماهایی که پس از گذشت دوره درمانب گسترش یافته یا عود کرده اند، استفاده میشوند. برخی از این داروها ممکن است برای درمان کندروسارکوم پیشرفته نیز استفاده شوند.
سرطان استخوان (Bone Cancer)
نمونههایی از مهارکنندههای کیناز عبارتند از:
- ایماتینیب (Imatinib یا Gleevec)
- داساتینیب (Sprycel یا Dasatinib)
- Sunitinib (Sutent)
- ارلوتینیب (Tarceva یا Erlotinib)
- لاپاتینیب (Tykerb یا Lapatinib)
- سورافنیب (Nexavar یا Sorafenib)
- Regorafenib (Stivarga)
- پازوپانیب (Pazopanib یا Votrient)
این داروها قرصهایی هستند که معمولاً یک یا دو بار در روز مصرف میشوند.
عوارض جانبی این داروها بر اساس نوع مصرف متفاوت است و میتواند شامل مواردی مانند اسهال، حالت تهوع، درد عضلانی و خستگی باشد. برخی از این داروها میتوانند باعث خارش پوستی یا تجمع مایع در اطراف چشمها، پاها یا شکم شوند.
داروهایی که بر سلولهای استخوانی تأثیر میگذارند
Denosumab (Xgeva) دارویی است که به عنوان مهارکننده RANKL شناخته میشود. پروتئین RANKL به طور معمول به سلولهایی که به نام استئوکلاست (osteoclasts) شناخته میشوند، میگوید که استخوان را تجزیه کنند. با اتصال به RANKL، denosumab میتواند این فرآیند را مسدود کند.
از این دارو میتوان برای درمان تومورهای سلول غول پیکر استخوانی که یا پس از جراحی برگشته اند و یا با جراحی قابل برداشتن نیستند، استفاده کرد.
این دارو زیر پوست (sub-q یا SQ) تزریق میشود. اغلب، کوچک شدن تومور ماهها طول میکشد.
بیشتر عوارض جانبی خفیف هستند و میتوانند شامل بدن درد، خستگی، اسهال و حالت تهوع باشند. یک عارضه جانبی نادر اما بسیار جدی دنوزوماب، آسیب به استخوان فک است که استئونکروز فک (osteonecrosis of the jaw یا ONJ) نامیده میشود. این عارضه میتواند منجر به از دست رفتن دندانها و یا عفونت استخوان فک شود.
ONJ میتواند با انجام کار دندانپزشکی در حین مصرف دارو تحریک شود. رعایت بهداشت دهان و دندان با نخ دندان کشیدن، مسواک زدن، اطمینان از تناسب مناسب پروتزها و انجام معاینات منظم دندانپزشکی ممکن است به پیشگیری از بروز این پدیده کمک کند. اکثر پزشکان توصیه میکنند که بیماران قبل از شروع مصرف این دارو، معاینه دندانپزشکی داشته باشند و هر گونه مشکل در دندان یا فکشان را درمان کنند.
داروهای ایمونوتراپی (Immunotherapy drugs) برای سرطان استخوان
داروهای ایمونوتراپی به سیستم ایمنی بدن کمک میکند تا سلولهای سرطانی را شناسایی کرده و به آنها حمله کند.
پمبرولیزوماب (Keytruda یا Pembrolizumab)
بخش مهمی از سیستم ایمنی توانایی آن در جلوگیری از حمله به سلولهای طبیعی بدن است. این سیستم برای انجام این کار، از پروتئینهای «نقطه بازرسی یا checkpoint» روی سلولهای ایمنی استفاده میکند که مانند سوئیچهایی عمل میکنند که برای شروع پاسخ ایمنی باید روشن (یا خاموش شوند). سلولهای سرطانی گاهی از این نقاط بازرسی برای جلوگیری از حمله سیستم ایمنی استفاده میکنند.
پمبرولیزوماب، پروتئین PD-1 را بر روی سلولهای سیستم ایمنی به نام سلولهای T هدف قرار میدهد. این پروتئین به طور معمول به جلوگیری از حمله این سلولها به سایر سلولهای بدن کمک میکند.
این دارو با مسدود کردن PD-1 پاسخ ایمنی در برابر سلولهای سرطانی را تقویت میکند. این کار میتواند برخی از تومورها را کوچک کرده یا رشد آنها را کند کند.
اگر سلولهای سرطانی دارای انواع خاصی از تغییرات ژنی باشند، میتوان از این دارو در برخی از افراد مبتلا به سرطان استخوان پیشرفته استفاده کرد.
پمبرولیزوماب به صورت انفوزیون داخل وریدی (IV) معمولاً هر 3 یا 6 هفته یک بار تجویز میشود.
عوارض جانبی احتمالی این دارو میتواند شامل احساس خستگی یا ضعف، سرفه، حالت تهوع، خارش، زوائد پوستی، از دست دادن اشتها، درد عضلات یا مفاصل، تنگی نفس و یبوست یا اسهال باشد.
سایر عوارض جانبی جدی تر که کمتر رخ میدهد:
واکنشهای تزریقی (Infusion reactions): این واکنش مانند یک واکنش آلرژیک است و میتواند شامل تب، لرز، برافروختگی صورت، زوائد پوستی، خارش پوست، احساس سرگیجه، خس خس سینه و مشکل تنفسی باشد. مهم است که در صورت داشتن هر یک از این علائم در حین مصرف این دارو، فوراً به پزشک یا پرستار خود اطلاع دهید.
واکنشهای خود ایمنی (Autoimmune reactions): این دارو اساساً با حذف یکی از محافظهای سیستم ایمنی بدن عمل میکند. گاهی اوقات سیستم ایمنی شروع به حمله به سایر قسمتهای بدن میکند که همین امر میتواند باعث بروز مشکلات جدی یا حتی تهدید کننده زندگی در ریهها، رودهها، کبد، غدد هورمون ساز (غدد درون ریز)، کلیهها، پوست یا سایر اندامها شود.
اینترفرون آلفا-2b (Interferon alfa-2b)
اینترفرونها (Interferons) خانواده ای از مواد هستند که به طور طبیعی توسط سیستم ایمنی بدن ما ساخته میشوند. اینترفرون آلفا-2b ممکن است برای درمان تومورهای سلول غول پیکر استخوان که پس از درمان برگشته یا گسترش یافته اند، استفاده شود.
این دارو اغلب روزانه به صورت تزریق زیر پوستی تجویز میشود. همچنین میتوان آن را به عضله یا ورید نیز تزریق کرد.
اینترفرون میتواند عوارض جانبی قابل توجهی را ایجاد کند. این عوارض شامل علائمی «شبیه آنفولانزا» مانند دردهای عضلانی، درد استخوان، تب، سردرد، خستگی، حالت تهوع و استفراغ است. بیمارانی که از این دارو استفاده میکنند ممکن است در تفکر و تمرکز مشکل داشته باشند.
اینترفرون همچنین میتواند تعداد سلولهای خونی را کاهش دهد. این اثرات تا زمانی که دارو استفاده میشود، ادامه مییابد اما به مرور زمان تحمل آنها آسان تر میشود. با این حال، برخی از بیماران به سختی میتوانند هر روز با این عوارض جانبی مقابله کنند و ممکن است به دلیل بروز آنها نیاز به توقف دوره درمانی داشته باشند.
درمان انواع خاصی از سرطان استخوان
درمان سرطان استخوان در بزرگسالان به نوع سرطان استخوان، محل شروع سرطان، مرحله (وسعت)، سلامت کلی و ترجیحات فرد و سایر عوامل بستگی دارد.
اغلب، بیش از یک نوع روند درمانی استفاده میشود. درمان این سرطانها میتواند پیچیده باشد، بنابراین اغلب توسط تیمی از انواع مختلف پزشکان که با أنواع آنها آشنایی دارند، درمان میشوند.
انواع خاصی از سرطانهای استخوان شامل موارد زیر هستند:
- کندروسارکوم
- سارکوم پلئومورفیک تمایز نیافته (UPS) استخوان
- فیبروسارکوم استخوان
- تومور سلول غول پیکر استخوان
- چوردوما
کندروسارکوم (Chondrosarcoma)
درمان کندروسارکوم عمدتاً بر اساس موارد زیر است:
- درجه سرطان (بر اساس اینکه توده سرطانی چگونه زیر میکروسکوپ به نظر میرسد و چقدر احتمال دارد رشد کند و سریع گسترش یابد). اکثر کندروسارکومها تومورهای درجه پایین تر هستند.
- نوع کندروسارکوم
- محل سرطان
- آیا سرطان به خارج از استخوان و جایی که شروع شده گسترش یافته است یا خیر.
هنگامی که بیوپسی تومور تشخیص را تایید کرد، جراحی برای برداشتن تومور معمولا اولین روند درمانی است.
برای کندروسارکومهای درجه پایین محدود به استخوان بازو یا پا، کورتاژ (بریدن داخلی ضایعه) ممکن است یک گزینه باشد. ناحیه ای که تومور برداشته شده است ممکن است با یک ماده شیمیایی (مانند فنل یا phenol) یا با سرمای شدید (کرایوتراپی یا cryotherapy) تحت درمان قرار گیرد تا سلولهای سرطانی باقی مانده از بین بروند. سپس سوراخ ایجاد شده در استخوان با سیمان استخوانی یا با پیوند استخوان پر میشود. اگر کورتاژ گزینه مناسبی نباشد، به یک اکسیزیون گسترده (wide excision، یا جراحی حفظ اندام یا قطع عضو) نیاز است.
برای کندروسارکومهای درجه پایین در سایر استخوانها و برای همه کندروسارکومهای درجه بالاتر، احتمالاً به جراحی گسترده تری نیاز است. جراحی حفظ اندام ممکن است گزینه ای برای تومورهای استخوان بازو یا پا باشد، اگرچه گاهی اوقات قطع عضو ممکن است گزینه بهتری برای حذف کامل سرطان باشد.
درمان کندروسارکوم در جمجمه ممکن است سخت باشد. برداشتن کامل آنها با جراحی اغلب سخت است که ممکن است عوارض جانبی جدی را نیز ایجاد کند. برخی از تومورهای درجه پایین را میتوان با کورتاژ درمان کرد.
برای تومورهایی که برداشتن کامل آنها سخت تر است، پرتو درمانی ممکن است قبل و یا بعد از جراحی انجام شود. در صورتی که به دلایلی امکان انجام جراحی وجود نداشته باشد، میتوان از پرتو درمانی نیز استفاده کرد. سلولهای کندروسارکوم به راحتی توسط پرتو از بین نمیروند، بنابراین دوزهای بالایی از پرتوها لازم است. تکنیکهایی مانند پرتو درمانی تعدیلشده با شدت (IMRT) یا تابش پرتو پروتون احتمالاً برای این تومورها بهترین عملکرد را دارند.
کندروسارکومهایی که به سایر قسمتهای بدن گسترش یافته اند ممکن است به سختی درمان شوند.
- اگر تعداد کمی تومور وجود داشته باشد، ممکن است آنها را به همراه تومور اصلی با جراحی خارج کنند. پرتو درمانی ممکن است گزینه مناسب دیگری برای درمان تومورها در سایر قسمتهای بدن باشد.
- اگر تومورهای زیادی وجود داشته باشد یا مشخص باشد که همه آنها را نمیتوان برداشت، درمان به احتمال زیاد بر روی تسکین علائم تومورها و کنترل رشد آنها تا زمانی که امکان پذیر باشد، متمرکز است. گزینههای درمانی ممکن است شامل پرتو درمانی، جراحی یا درمانهای دارویی هدفمند مانند داساتینیب یا پازوپانیب باشد.
شیمی درمانی (chemo) معمولاً در برابر سلولهای کندروسارکوم بسیار مؤثر نیست، بنابراین اغلب برای درمان این نوع سرطان استفاده نمیشود. با این حال، شیمی درمانی میتواند برای درمان برخی از انواع غیر معمول کندروسارکوم استفاده شود. مثلا:
- کندروسارکوم تمایز نیافته اغلب مانند استئوسارکوم درمان میشود، ابتدا شیمی درمانی داده میشود، سپس جراحی انجام میشود و سپس شیمی درمانی بیشتری مد نظر قرار میگیرد.
- کندروسارکومهای مزانشیمی اغلب مانند تومورهای یوینگ (سارکوم اوینگ) درمان میشوند. روند درمان معمولاً شامل شیمی درمانی، جراحی و پرتو درمانی است.
از آن جا که درمان کندروسارکوم اغلب دشوار است، شرکت در یک کارآزمایی بالینی برای آزمایش درمانهای جدیدتر ممکن است گزینهای باشد که باید در نظر گرفته شود.
سارکوم پلئومورفیک تمایز نیافته (Undifferentiated pleomorphic sarcoma یا UPS) استخوان
این سرطان قبلا به عنوان هیستیوسیتوم فیبروز بدخیم (MFH) استخوان شناخته میشد. درمان آن اساساً به همان روشی است که استئوسارکوم درمان میشود.
شیمی درمانی معمولاً ابتدا برای کوچک کردن تومور و تلاش برای از بین بردن سلولهای سرطانی که ممکن است گسترش یافته باشند، انجام میشود. سپس تومور و برخی از بافتهای طبیعی اطراف آن با جراحی برداشته میشود. نوع جراحی به محل تومور و سایر عوامل بستگی دارد. هنگامی که سرطان برداشته شد، استخوان ممکن است با پیوند استخوان یا با نوعی پروتز مصنوعی بازسازی شود. در برخی موارد شیمی درمانی پس از جراحی نیز انجام میشود.
برای اطلاعات بیشتر در مورد نحوه درمان استئوسارکوم (و بنابراین UPS) به مبحث درمان استئوسارکوم مراجعه کنید.
این تومورها رایج نیستند و میتوانند به سختی درمان شوند، بنابراین شرکت در یک کارآزمایی بالینی برای آزمایش روشهای درمانی جدیدتر ممکن است گزینه دیگری باشد.
سرطان استخوان (Bone Cancer)
فیبروسارکوم استخوان (Fibrosarcoma of bone)
جراحی معمولا روش درمانی اصلی این نوع سرطان استخوان است. هدف حذف تومور و حاشیه ای از استخوان طبیعی اطراف آن است. نوع عمل به محل تومور و سایر عوامل بستگی دارد.
این تومورها تمایل دارند به همان جایی که در آن شروع شده اند برگردند، بنابراین ممکن است پرتو درمانی پس از جراحی انجام شود تا از بروز این اتفاق جلوگیری شود. همچنین در صورتی که نتوان همه سرطان را از بین برد یا اگر پزشک مشکوک باشد که برخی از سلولهای سرطانی در بدن باقی مانده اند، ممکن است پرتو درمانی تجویز شود.
در صورت بازگشت فیبروسارکوم پس از جراحی نیز میتوان از پرتو درمانی استفاده کرد.
شیمی درمانی همچنین ممکن است بخشی از روند درمان این سرطانها باشد زیرا برخی از ویژگیهای این نوع سرطان مشترک با استئوسارکوم و سارکوم پلئومورفیک تمایز نیافته است. با این حال، فیبروسارکومهای استخوان تومورهای نادری هستند، بنابراین استفاده از شیمی درمانی در برابر آنها به طور کامل مورد مطالعه قرار نگرفته است.
این تومورها رایج نیستند و میتوانند به سختی درمان شوند، بنابراین شرکت در یک کارآزمایی بالینی برای آزمایش روشهای درمانی جدیدتر ممکن است گزینه دیگری باشد.
تومور سلول غول پیکر استخوان (Giant cell tumor of bone)
این تومورها معمولاً به سایر قسمتهای بدن گسترش نمییابند اما گاهی اوقات به سختی حذف میشوند.
تومورهای سلول غول پیکر معمولاً با جراحی درمان میشوند. بسته به اندازه و محل تومور میتوان از انواع مختلفی از عملها استفاده کرد.
تومورهایی که فقط در استخوانی هستند و از آن جا شروع شده اند، اغلب میتوانند با کورتاژ (برش داخلی ضایعه) درمان شوند. ناحیه ای که تومور از آن برداشته شده است ممکن است با یک ماده شیمیایی (مانند فنل) یا با سرمای شدید (کرایوتراپی) درمان شود تا سلولهای سرطانی باقی مانده در محل از بین بروند. سپس سوراخ موجود در استخوان با سیمان استخوانی یا با پیوند استخوان پر میشود.
اگر کورتاژ یک گزینه مناسب نباشد، احتمالاً نیاز به برداشتن گسترده (یا جراحی حفظ اندام یا قطع عضو) خواهد بود. گزینه دیگر ممکن است این باشد که ابتدا تومور را کوچک کنید تا برداشتن آن آسان تر شود. این کار را میتوان با درمان دارویی مانند دنوزوماب یا اینترفرون آلفا 2b یا با پرتو درمانی انجام داد.
شایع نیست که تومورهای غول پیکر استخوان به اندامهای دیگر سرایت کنند اما زمانی که گسترش مییابند، معمولا ابتدا به ریهها میروند. اگر تعداد کمی تومور وجود داشته باشد، ممکن است بتوان آنها را با جراحی برداشت.
اگر نمیتوان برای برداشتن کامل تومور(ها) جراحی انجام داد، گزینههای دیگر ممکن است شامل درمان دارویی (مانند دنوزوماب یا اینترفرون آلفا-2b) یا پرتو درمانی باشد.
یکی از نگرانیهای استفاده از پرتو درمانی برای درمان این تومورها این است که اگر تومور به طور کامل از بین نرود، ممکن است تابش، احتمال بازگشت آن به عنوان یک تومور تهاجمیتر را افزایش دهد.
از آن جایی که این تومورها به کندی رشد میکنند، شیمی درمانی احتمالاً برای درمان آنها مفید نیست.
چوردوما (Chordoma)
این نوع نادر تومور استخوانی اغلب در پایه جمجمه یا در استخوانهای تحتانی ستون فقرات رخ میدهد. تمایل به رشد آهستهای دارد و اغلب به سایر قسمتهای بدن گسترش نمییابد اما برداشتن کامل آن دشوار است و اغلب به جایی که شروع شده برمیگردد.
جراحی معمولا روش درمانی اصلی این تومورها است. نوع جراحی بستگی به محل تومور دارد.
برای تومورهای ستون فقرات، معمولاً یک اکسیزیون گسترده (wide excision) برای برداشتن تومور همراه با برخی از بافتهای طبیعی مجاور انجام میشود. ممکن است در برخی موارد حذف تمام تومور ممکن نباشد، مانند زمانی که نخاع و اعصاب مجاور آن درگیر باشند.
سرطان استخوان (Bone Cancer)
برداشتن کامل تومورهای قاعده جمجمه اغلب سخت است زیرا به ساختارهای حیاتی مانند ساقه مغز و نخاع نزدیک هستند. کورتاژ اغلب برای برداشتن هر چه بیشتر تومور انجام میشود. این کار ممکن است از طریق یک برش در جمجمه یا از طریق یک سوراخ کوچک ایجاد شده در پشت بینی انجام شود.
پرتو درمانی ممکن است پس از جراحی انجام شود تا احتمال رشد مجدد تومور کاهش یابد. پزشکان معمولاً از تکنیکهایی استفاده میکنند که به آنها اجازه میدهد تا تابش را با دقت بسیار کنترل کنند؛ مانند تابش پرتو پروتون یا پرتودرمانی تعدیلشده با شدت (IMRT).
در صورتی که به دلایلی نتوان تومور را با جراحی خارج کرد، پرتو درمانی نیز ممکن است مورد استفاده قرار گیرد.
کوردوما حتی سالها پس از درمان ممکن است عود کند، بنابراین پیگیری طولانی مدت بیماری مهم است. اگر تومور عود کند، گزینههای درمانی ممکن است شامل جراحی و یا پرتو درمانی باشند. شیمی درمانی معمولاً برای کوردوما مؤثر نیست اما داروهای هدفمند جدیدتر مانند ایماتینیب (imatinib)، داساتینیب (dasatinib) یا سونیتینیب (sunitinib) ممکن است در درمان این تومورها مفید باشند.
مطالعه صدها مطلب علمی در حوزه بیولوژی
آرشیو جدیدترین خبرهای روز دنیای بیولوژی
مترجم: فاطمه فریادرس
سلام بفرمایید تومورمغز استروپلاستوما خوش خیم است یا بدخیم راهنمایی بفرمایید
استروپلاستوما همیشه یک تومور جدی است و نیاز به بررسی دقیق دارد.
اگرچه برخی موارد میتوانند خوشخیم باشند، درجه بدخیمی و رفتار آن به ویژگیهای خاص هر بیمار بستگی دارد.
پیشنهاد میشود برای تعیین درجه تومور و برنامهریزی درمانی، با یک متخصص نورولوژیست یا انکولوژیست مشورت کنید.