ما کمتر بوی غذاهایی که به تازگی مصرف کردهایم را درک میکنیم و این مسئله به ما در انتخاب وعده غذایی بعدی کمک میکند.
با گذر از کنار یک شیرینیپزی، ممکن است متوجه بوی تازه شیرینیهایی شوید که از درب ورودی آن بیرون میآید. شما تنها نیستید: این که انسانها بر اساس مشام خود تصمیم میگیرند، باعث شده است که برندهای مطرحی مانند Cinnabon و Panera Bread بوی محصولات پختهشده خود را در رستورانهای خود پخش کرده و منجر به افزایش شدید فروش خود شود.
اما بر اساس یک مطالعه جدید، غذایی که شما درست قبل از قدم زدن در کنار شیرینیپزی خوردهاید ممکن است بر میزان احتمال توقف شما برای خوردن یک شیرینی تأثیر بگذارد و این احتمال فقط به میزان سیری شما وابسته نیست.
دانشمندان دانشگاه نورث وسترن (Northwestern) دریافتند که افراد بر اساس آخرین وعده غذایی که خوردند میتوانند نسبت به بوی یک غذا حساسیت کمتری نشان دهند. بنابراین، برای مثال اگر قبل از پیاده روی از غذای همکارتان خوردهاید، احتمال اینکه درب آن قنادی با یک بوی شیرین متوقف شوید کمتر است.
این مطالعه با عنوان «تصمیم گیری ادراکی-بویایی تحت تاثیر وضعیت تحریکی است» در 26 آگوست در مجله PLOS Biology منتشر شد.
بو، اینکه ما چه میخوریم را تعیین میکند و برعکس
این مطالعه نشان داد که شرکتکنندگانی که به تازگی یک وعده نان دارچینی یا پیتزا خورده بودند، کمتر بوی شبیه با این غذاها را درک کرده اما بوهای متفاوت را همچنان با شدت همیشگی حس میکردند. این یافتهها سپس با اسکنهای مغزی تأیید شد که نشان میدادند فعالیت مغز در قسمتهایی از مغز که بوها را پردازش میکند به شیوهای مشابه تغییر کرده است.
این یافتهها نشان میدهد که همانطور که بوها، اینکه ما چه میخوریم را تعیین میکنند، آنچه میخوریم نیز به نوبه خود حس بویایی ما را تنظیم میکند.
تورستن کانت (Thorsten Kahnt)، نویسنده ارشد و استادیار عصب شناسی و روانپزشکی و علوم رفتاری در دانشکده پزشکی دانشگاه نورث وسترن (Northwestern)، گفت که بازخورد بین مصرف غذا و سیستم بویایی ممکن است فواید تکاملی داشته باشد.
کانت میگوید: «اگر به اجداد ما فکر کنید که در حال جستجوی غذا در جنگل هستند، آنها انواع توتها را پیدا کرده و میخورند و دیگر به بوی توت حساسیتی نشان نمیدهند. اما شاید هنوز به بوی قارچ حساس باشند، در نتیجه این مسئله از لحاظ نظری میتواند به تسهیل تنوع در مصرف غذا و مواد مغذی کمک کند.»
کانت گفت در حالی که ما نمیبینیم، این سازوکار در تصمیمگیریهای روزمره ظاهر میشود. ارتباط بین بینی ما، آنچه ما به دنبال آن هستیم و آنچه که میتوانیم با بینی خود تشخیص دهیم ممکن است هنوز بسیار مهم باشد. به عنوان مثال، اگر بینی به درستی عمل نکند، این حلقه بازخورد ممکن است مختل شده و منجر به مشکلاتی مانند اختلالات غذایی و چاقی شود. حتی ممکن است ارتباطی با اختلال خواب نیز وجود داشته باشد. ارتباط این مسئله با سیستم بویایی در آزمایشگاه کانت در حال بررسی است.
آزمایشگاه کانت با استفاده از تصویربرداری مغزی، آزمایش رفتاری و تحریکات غیرتهاجمی مغز، نحوه بویایی را در یادگیری و اشتها مورد مطالعه قرار میدهد؛ به ویژه در مورد وضعیتهای روانی مانند چاقی، اعتیاد و زوال عقل. در یکی از مطالعات قبلی، این گروه دریافتند که واکنش مغز به بویایی در شرکت کنندگان مبتلا به کم خوابی تغییر میکند و سپس بررسی میکرد که آیا مصرف غذا توانایی ما را در درک بوی غذاها تغییر میدهد یا خیر و اگر پاسخ بله است چگونه این اتفاق میافتد.
به گفته لورا شاناهان (Laura Shanahan)، فوق دکتری در آزمایشگاه کانت و نویسنده ارشد این مطالعه، مطالعات بسیار کمی در مورد نحوه تغییر درک بو به دلیل عوامل مختلف وجود دارد. شاناهان گفت: «تحقیقاتی در مورد خوشبو کردن بوها وجود دارد، اما کار ما بر میزان حساسیت شما به این بوها در حالتهای مختلف متمرکز است.»
پیتزا و کاج؛ دارچین و سرو
برای انجام این مطالعه، گروه تحقیقاتی کار جدیدی را انجام دادند که در آن ترکیبی از یک بوی غذایی و یک بوی غیرغذایی ارائه دادند. (مثل “پیتزا و کاج” یا “نان دارچینی و سرو” که به خوبی با هم جفت شده و از هم متمایز میشوند.) نسبت بوی غذایی و غیرغذایی در هر مخلوط، از غذای خالص تا غیرغذای خالص متفاوت است. پس از دادن این مخلوط، از شرکت کنندگان پرسیده شد که آیا بوی غذا غالب است یا بوی غیرغذا؟
شرکتکنندگان این کار را دوبار در داخل اسکنر MRI انجام دادند: ابتدا وقتی گرسنه بودند، سپس بعد از خوردن یک وعده غذایی که با یکی از دو بو مطابقت داشت.
شاناهان میگوید: «به موازات اولین قسمت آزمایش در اسکنر MRI، من غذا را در اتاق دیگری آماده میکردم. ما همه چیز را تازه و آماده و گرم میخواستیم زیرا قصد داشتیم شرکتکننده تا جایی که میتواند غذا بخورد تا زمانی که کاملا سیر شود.»
سپس تیم محاسبه کردند که در هر جلسه چقدر بوی غذا در مخلوط لازم است تا شرکتکننده بوی غذا را به صورت غالب تشخیص دهد.
تیم تحقیقاتی دریافتند که وقتی شرکتکنندگان گرسنه بودند، به درصد کمتری از بوی غذا در مخلوط نیاز داشتند تا آن را غالب بدانند. برای مثال، یک شرکتکننده گرسنه ممکن است هنگام گرسنگی به 50 درصد بوی نان دارچین در مخلوط بوی سرو نیاز داشته باشد، اما هنگام سیری به 80 درصد.
از طریق تصویربرداری مغزی، تیم شواهد بیشتری برای این فرضیه ارائه کرد. اسکن های مغزی از MRI تغییر یکسانی را در قسمتی از مغز که بوها را بعد از غذا پردازش میکند، نشان داد. واکنش مغز به بوی غذایی در مقایسه با پاسخ آن به بوی غیرغذایی کمتر شبیه به پاسخ مغز به خود آن غذا بود.
کاربرد یافتهها در تحقیقات پیش رو در زمینه کمبود خواب
یافتههای این مطالعه به آزمایشگاه کانت این امکان را میدهد که پروژههای پیچیدهتری را به عهده بگیرد. کانت گفت که با درک بهتر حلقه بازخورد بین بو و مصرف غذا، امیدوار است پروژه را به طور کامل به کمبود خواب مرتبط کند تا ببیند آیا کمخوابی ممکن است به نوعی این حلقه را مختل کند. وی افزود که با تصویربرداری مغزی، سوالات بیشتری در مورد چگونگی تأثیر این ارتباط بر مدارهای حسی و تصمیمگیری در مغز بوجود آمد.
کانت میگوید: «بعد از خوردن غذا، قشر بویایی به اندازه خود غذا بوی غذایی شبیه به غذا را تشخیص نمیدهد، بنابراین به نظر میرسد که این ارتباط در مراحل اولیه پردازش اتفاق میافتد. ما در حال بررسی نحوه تغییر این اطلاعات و نحوه استفاده از این اطلاعات تغییریافته توسط سایر مغز برای تصمیمگیری در مورد مصرف غذا هستیم.»
ترجمه: فاطمه فریادرس