مقدمه
مطالعات موردی سوابقی ارزشمند از اقدامات بالینی یک حرفه است. البته مطالعات موردی نمیتوانند راهنمایی خاص برای مدیریت بیماران باشند، ولی سابقهای از تعاملات بالینی هستند که به ما کمک میکنند تا سؤالات مناسبی برای مطالعات دقیق بالینی طراحی کنیم. مطالعات موردی همچنین مطالب آموزشی ارزشمندی را ارائه میکنند که شامل موارد متعارف و سنتی و هم چنین موارد نوین و غیرعادی است
کاملاً بدیهی است که ثبت و انتقال تجربیات در اینگونه مقالات بر عهده خود پزشک است. بااینحال، متخصصان معمولاً چندان برای نوشتن یک مقاله موردی تمرین ندارند و بنابراین ممکن است در انجام آن اهمال و یا تردید کنند. این دستورالعملها برای کمک به نویسندگان مبتدی این حوزه در نظر گرفته شده و مراحلی نسبتاً آسان و مفید خواهد بود.
دستورالعملهای کلی
این مجموعه شامل دستورالعملها و الگوهایی برای نوشتن گزارشهای موردی برای انتشار است. دستورالعملها و الگوها حاوی جزئیات زیادی هستند. مطالعه موردی نهایی شما باید دارای تنها ۵۰۰ تا ۱۵۰۰ کلمه باشد؛ بنابراین، باید بتوانید کارآمد بنویسید و از درازهگویی پرهیز کنید.
این دستورالعملها برای نوشتن مطالعات موردی بهگونهای طراحی شدهاند که با «الزامات یکسان برای نسخههای ارسالی به مجلات زیستپزشکی» که در دستورالعملهای JCCA به نویسندگان ارجاع شده است، همسو باشد.
برای شروع، باید درک روشنی از ارزش مطالعهای که قصد توصیف آن را دارید داشته باشید؛ بنابراین، قبل از شروع به نوشتن، باید تمام مطالب مرتبط، ازجمله یادداشتهای بالینی، گزارشهای آزمایشگاهی، تصاویر گرفته شده با اشعه ایکس و غیره را جمعآوری کنید و تصویر واضحی ازآنچه میخواهید در حرفه خود به اشتراک بگذارید، تشکیل دهید. در سطحیترین حالت ممکن، میتوانید خود بپرسید «چه چیزی در موردمطالعه موردی شما جالبتوجه است؟». پاسخ خود را هنگام نوشتن مقاله در ذهن داشته باشید، زیرا گاهی اوقات در خلال نوشتههای خود گم میشویم و پیامی را که میخواهیم منتقل کنیم فراموش میکنیم.
یکی دیگر از قوانین کلی مهم برای نوشتن مطالعات موردی، پایبندی به شرح واقعیتها است. یک مطالعه موردی باید توصیف نسبتاً سادهای از آنچه در واقع اتفاق افتاده، باشد. حدس و گمان در مورد مکانیسمهای اساسی فرایند یا درمان بیماری باید محدود شود. پزشکان و دانشجویان بهندرت برای بحث در مورد مسائل فیزیولوژیکی یا پاتولوژیکی آمادگی مناسبی دارند. بهترین کار این است که این قسمت را به متخصصان مربوط بسپارید. ارزشمندترین کاری که میتوانید در قبال همکاران خود انجام دهید این است که تنها به ثبت صادقانه رویدادهای بالینی بپردازید.
در نهایت، به یاد داشته باشید که یک مطالعه موردی در درجه اول شرحی از بهبود یک بیمار است، نه داستانی در مورد کایروپراکتیک. اظهارات انگیزشی و تفسیری به یک مطالعه موردی تعلق ندارند زیرا واقعاً مهم نیست چقدر اشتیاق ما در این باره زیاد بوده است. بهتر است بهسادگی داستان را تعریف کنید و بگذارید نتیجه خود بهتنهایی بیانکننده باشد. با درنظرگرفتن این نکات، اجازه دهید روند نوشتن مطالعه موردی را آغاز کنیم:
- صفحه عنوان:
الف. عنوان: صفحه عنوان حاوی عنوان کامل مقاله است. به یاد داشته باشید که بسیاری از افراد ممکن است با جستجو در اینترنت مقاله ما را پیدا کنند. آنها ممکن است مجبور شوند فقط با نگاهکردن بهعنوان تصمیم بگیرند که آیا میخواهند به مقاله کامل دسترسی پیدا کنند یا خیر. عنوانی که مبهم یا غیراختصاصی است ممکن است توجه آنها را جلب نکند؛ بنابراین، عنوان ما باید حاوی عبارت «مطالعه موردی»، «گزارش موردی» یا «مجموعه موردی» که متناسب با محتواست باشد. دو فرمت رایج عناوین عبارتاند از: اسمی (یک واحدی) و ترکیبی. عنوان اسمی یک عبارت واحد است،
بهعنوانمثال «مطالعه موردی فشارخون بالا که به دستکاری ستون فقرات پاسخ داد». عنوان ترکیبی متشکل از دو عبارت متوالی است، بهعنوانمثال «پاسخ فشارخون بالا به دستکاری ستون فقرات: مطالعه موردی». بهخاطر داشته باشید که عناوین مقالات در مجلات برجسته به طور متوسط بین ۸ تا ۹ کلمه طول دارند.
ب. سایر مطالب صفحه عنوان باید طبق دستورالعملهای کلی JCCA باشد. به یاد داشته باشید که برای مطالعه موردی، انتظار نداریم بیش از یک یا دو نویسنده داشته باشیم. برای اینکه یک فرد در فهرست نویسندگان قرار گیرد، باید سهم فکری در نوشتن داشته باشد و حداقل باید بتواند مقاله را توضیح دهد و حتی از آن دفاع کند.
ممکن است در پایان مقاله از شخصی که فقط کمک فنی ارائه کرده باشد، بهعنوان نویسنده قدردانی شود. اطلاعات تماس (اعم از خانه یا مؤسسه) باید برای هر نویسنده همراه با مدارک تحصیلی آنها ارائه شود. اگر بیش از یک نویسنده وجود داشته باشد، یکی از آنها باید بهعنوان نویسنده متناظر مشخص شود، یعنی کسی که افراد در صورت داشتن سؤال یا نظر در موردمطالعه باید با او تماس بگیرند.
پ. کلمات کلیدی: کلمات کلیدی که مقاله میتواند زیرمجموعه آنها قرار گیرد را حتماً به کار ببرید. اینها کلماتی هستند که هنگام جستجوی مقاله با استفاده از موتور جستجویی مانند Medline استفاده میشوند. ما باید کلمات کلیدی را از لیست استاندارد کلمات کلیدی مانند MeSH (عناوین موضوعات پزشکی) انتخاب کنیم. یک نسخه از MeSH در اکثر کتابخانهها موجود است. اگر نمیتوانیم به یک نسخه دسترسی داشته باشیم و میخواهیم مطمئن شویم که کلمات کلیدی ما در کتابخانه MeSH گنجانده شده است یا خیر، میتوانیم به این آدرس مراجعه کنیم:
http://www.ncbi.nlm.nih.gov:80/entrez/meshbrowser. cgi
- چکیده: چکیدهها بهطورکلی یکی از دو سبک روایی یا ساختاریافته را دنبال میکنند.
چکیده روایی شامل نسخه کوتاهی از کل مقاله است. هیچ عنوانی در چکیده روایی وجود ندارد. نویسنده صرفاً سعی میکند مقاله را در داستانی منطقی خلاصه کند.
یک چکیده ساختاریافته از عناوین فرعی استفاده میکند. چکیدههای ساختاریافته در مطالعات علمی و بالینی محبوبتر هستند، زیرا این روش، چکیده را استاندارد میکند و اطمینان میدهد که اطلاعات خاصی در آن گنجانده شده است. این نوع چکیده برای خوانندگانی که به دنبال مقالاتی در اینترنت هستند بسیار مفید است. اغلب، چکیده توسط یک موتور جستجو نمایش داده میشود و بر اساس چکیده، خواننده تصمیم میگیرد که آیا مقاله کامل را دانلود کند یا نه (که ممکن است مستلزم پرداخت هزینه باشد). با یک چکیده ساختاریافته، بهاحتمال زیاد به خواننده اطلاعاتی داده میشود که برای تصمیمگیری در موردنیاز به مقاله کامل تشویقکننده است. JCCA استفاده از چکیدههای ساختاریافته را برای مطالعات موردی توصیه میکند.
ازآنجاییکه چکیدهها، متون خلاصهای هستند، نوشتن هر دو نوع داستانی و ساختار یافتهی آن پس از اتمام کل مقاله، آسانتر است. ما یک الگو برای یک چکیده ساختاریافته در نظر میگیریم و نویسندگان را تشویق میکنیم تا از آن استفاده کنند. عناوین فرعی ما این خواهد بود:
الف. مقدمه: این قسمت شامل یک یا دو جمله برای توصیف زمینه و خلاصه کردن کل مقاله است.
ب. ارائه مورد: چند جمله، شرححال و نتایج هر معاینه را توصیف میکند. تشخیص و مدیریت مورد شرح داده میشود.
پ. مدیریت و نتیجه: بهسادگی روند مشکل بیمار را شرح دهید. در صورت امکان، به معیار نتیجهای که برای نمایش چگونگی تکامل وضعیت بیمار استفاده میشود اشاره کنید.
ت. بحث: بخشهای فرعی فوق را ترکیب کنید و تناسب و تناقضهای ظاهری را توضیح دهید. در صورت اقتضا، در یک یا دو جمله، مواردی که باید آموخته شوند را شرح دهید.
- مقدمه: در ابتدای این راهنما، ما پیشنهاد کردیم که باید ایده روشنی از موردی که میخواهیم توصیف کنیم داشته باشیم. مقدمه جایی است که ما این موضوع را به خواننده منتقل میکنیم. برای شروع، قراردادن مطالعه در یک زمینه تاریخی یا اجتماعی مفید است. اگر قبلاً موارد مشابهی گزارش شده است، آنها را بهاختصار شرح میدهیم. اگر چیز چالشبرانگیز در مورد تشخیص یا مدیریت شرایطی که توضیح میدهیم وجود دارد، اکنون فرصت استفاده از آن است. هر بار که به مطالعات قبلی استناد میکنیم، منبع را ذکر میکنیم (معمولاً در انتهای جمله). مقدمه ما لازم نیست طولانیتر از چند پاراگراف باشد.
- هدف ما این است که مخاطبین بهوضوح بفهمند چرا خواندن در باره این مورد برای آنها مفید است.
- ارائه اطلاعات مورد: این بخشی از مقاله است که در آن دادههای خام را ارائه میدهیم. ابتدا مشکلی که بیمار را نزد ما آورده است شرح میدهیم. غالباً استفاده از کلمات خود بیمار در این بخش مفید است. ما نیازی به واردکردن همه جزئیات نداریم، فقط اطلاعاتی که در تشخیص کمککننده بودند را وارد میکنیم. همچنین، ما باید سعی کنیم اطلاعات بیمار را بهصورت روایی بیان کنیم. با انجام این مراحل، شرححال معمولاً منجر به تشخیص افتراقی میشود، یعنی فهرست کوتاهی از محتملترین بیماریها یا اختلالات زمینهساز برای علائم بیماری. میتوانیم بهصورت اختیاری این لیست را در انتهای این بخش وارد کنیم .
مرحله بعدی شرح نتایج معاینه بالینی است. باز هم ما باید به سبک روایی و کارآمد بنویسیم و خود را به اطلاعات مرتبط محدود کنیم. لازم نیست همه جزئیات را در یادداشتهای بالینی خود لحاظ کنیم.
اگر از یک روش معاینه ارتوپدی یا عصبی معروف استفاده میکنیم، بهتر است همنام آن را ذکر کنیم و هم آن را توصیف کنیم (زیرا برخی از افراد ممکن است آزمایش را با نام دیگری بشناسند). همچنین، باید نتایج واقعی این معاینات را توصیف کنیم، زیرا همه خوانندگان درک یکسانی از یک نتیجه «مثبت» یا «منفی» ندارند.
تصاویر گرفته شده با اشعه ایکس یا سایر روشها تنها در صورتی مفید هستند که بهاندازه کافی واضح باشند و بهراحتی قابلیت چاپ مجدد داشته باشند. مطمئن شوید که اطلاعات شناسایی بیمار قبل از ارسال تصویر حذف شده باشد.
در این مرحله، یا در ابتدای بخش بعدی، میخواهیم تشخیص یا برداشت بالینی خود را از بیمار ارائه کنیم.
- مدیریت و نتیجه:
در این بخش باید برنامه مراقبت و پرستاری اجرا شده و نتیجه آن را بهوضوح توضیح دهیم.
دانستن این نکته که بیمار چه مدت تحت مراقبت بوده و چند بار تحت درمان قرار گرفته برای مخاطب مفید است. علاوه بر این، ما باید تاحدامکان توصیف دقیقی از ویژگیهای روش درمانی خود ارائه دهیم. این که بهسادگی گفته شود بیمار «مراقبتهای کایروپراکتیک» دریافت کرده است کمکی به مخاطب نمیکند. بلکه باید بیان کنیم دقیقاً از چه درمانی استفاده کردیم. اگر از دستکاری ستون فقرات استفاده کردیم، بهتر است در صورت وجود نام مشترک، روش را نام ببریم و همچنین نوع دستکاری انجام شده را توصیف کنیم. به یاد داشته باشید که مطالعه موردی ما ممکن است توسط افرادی خوانده شود که با دستورزی در ستون فقرات آشنا نباشند و حتی نامگذاری تکنیک بهخوبی استانداردسازی نشده باشد.
ممکن است بخواهیم گزارشهای بهبود یا بدتر شدن بیمار را درج کنیم. در صورت امکان، باید سعی کنیم از روشی معتبر برای سنجش میزان بهبود آنها استفاده کنیم. برای مطالعات موردی، ممکن است بتوان از دادههای مقیاسهای آنالوگ بصری (VAS) برای درد یا ژورنال دارودرمانی استفاده کرد.
درج چگونگی و چرایی پایان درمان در این بخش میتواند مفید باشد. اینکه آیا ما تصمیم به قطع روند درمان گرفتیم؟ و اگر چنین است، چرا؟ آیا بیمار شخصاً از مراقبت و درمان توسط ما منصرف شده و یا ما او را به پزشک دیگری ارجاع دادیم؟
- بحث: در این بخش میتوانیم هرگونه سؤالی را که در مورد این بیمار ممکن مطرح شود، شناسایی کنیم. وظیفه ما ارائه توضیح فیزیولوژیکی کامل برای هر چیزی که مشاهده کردهایم نیست، زیرا این امر، معمولاً غیرممکن است. همچنین نباید خود را موظف بدانیم که همه فرضیههای احتمالی را که ممکن است روند وضعیت بیمار را توضیح دهند، فهرست کنیم. اگر یک مورد تأیید شدهی فیزیولوژیکی یا پاتولوژیکی وجود داشته باشد باید بهروشنی آن را درج کنیم، اما به یاد داشته باشید که ما در حال نوشتن چیزی هستیم که اساساً یک واقعه بالینی است،
- نه یک مقاله علمی پایه. در نهایت، درسهای آموخته شده از این مورد را خلاصه میکنیم.
- تشکر و قدردانی: اگر کسی در تهیه مطالعه موردی کمکی کرده است، به طور خلاصه از او تشکر میکنیم. تشکر از بیمار نه ضروری است و نه متعارف (اگرچه ما قدردان کار آنها هستیم). بهطورکلی تشکر از دیگران، مانند اساتید یا همکارانی که مستقیماً در تهیه مقاله شرکت نکردهاند، بیش از حد و نامناسب تلقی میشود.
- منابع: منابع باید طبق معمول، فهرست شوند. در این بخش فقط از مراجعی استفاده کنید که خواندهاید، درک کردهاید و در مطالعه خود استفاده کردهاید. بیش از تقریباً ۱۵ منبع را بدون توجیه روشن استفاده نکنید. سعی کنید از استفاده از کتابهای درسی بهعنوان مرجع خودداری کنید، زیرا فرض بر این است که اکثر خوانندگان از قبل بر اطلاعات آن منابع اشراف دارند. همچنین، مطالبی که از معاشرت شخصی بهدستآمده را بهعنوان منبع استفاده نکنید، زیرا خوانندگان راهی برای بررسی این اطلاعات ندارند.
یک موتور جستجوی محبوب برای منابع انگلیسیزبان، Medline است: http://www.ncbi.nlm.nih.gov/entrez/query.fcgi
- راهنمای علائم: اگر از هر جدول، شکل یا عکسی استفاده کردیم، باید با توضیح مختصری همراه باشد. یک قانون خوب برای نمودارها این است که باید حاوی اطلاعات کافی باشند تا بهراحتی قابل رمزگشایی باشند.
- جداول، شکلها و عکسها باید در انتهای متن گنجانده شوند.
- مجوزها: اگر از جدول، شکل، عکس، یا نقلقولهای قابلتوجهی از سایر نشریات استفاده شده باشد، باید مجوزی از ناشر ارائه دهیم. همچنین، در صورت استفاده از هر عکسی که باعث شناسایی بیماران شود به اجازه کتبی آنها نیاز داریم.
علاوه بر این، رضایت بیمار برای انتشار گزارش موارد مربوط به بیماری نیز الزامی است.
الگو و قالب کلی
عنوان
عنوان کوتاه
نویسندگان
الف. نام، مدارک تحصیلی و محل خدمت
ب.نام، مدارک تحصیلی و محل خدمت
پ…
نام، آدرس و شمارهتلفن نویسنده مسئول
بیانیههای سلب مسئولیت
بیانیهای مبنی بر اینکه رضایت بیمار اخذ شده است.
منابع حمایت مالی (در صورت وجود)
کلمات کلیدی (در حد پنج کلمه)
چکیده (حداکثر ۱۵۰ کلمه)
- مقدمه
- ارائه مورد
- مدیریت و نتیجه
- بحث
مقدمه:
مفهوم اصلی موردمطالعه را ارائه دهید و موارد مشابهی را که قبلاً گزارش شده است توصیف کنید.
ارائه مورد:
الف. جمله مقدماتی: بهعنوانمثال؛ یک خانم ۲۵ساله و کارمند اداری برای درمان سردردهای مکرر مراجعه کرده است.
ب.ماهیت اساسی مشکل بیمار، از جمله محل، شدت و علائم مرتبط را شرح دهید: بهعنوانمثال؛ سردردهای او عمدتاً در ناحیه پسسری و دوطرفه است، اما در سمت راست شدیدتر میشود. او شدت درد را ۵ از ۱۰، همراه با احساس تنش در پشت سر توصیف میکند. هنگامی که درد شدید است، او احساس میکند که دیدش تار شده است.
پ. توضیحات بیشتر تاریخ شامل جزئیات زمان و شرایط بیمار است. بهعنوانمثال؛ این مشکل از سه سال پیش، زمانی که او کار خود را بهعنوان یک منشی آغاز کرد، شروع شد. سردردهای او در سال گذشته افزایشیافته است و اکنون سه تا چهار بار در هفته رخ میدهد.
ت. عوامل تسکیندهنده و تشدیدکننده، از جمله پاسخ به درمانهای دیگر را شرح دهید: بهعنوانمثال؛ به نظر میرسد درد در اواخر روزهای کاری بدتر میشود و با استرس تشدید میشود. آسپرین مقداری درد را تسکین میدهد. او درمان دیگری را امتحان نکرده است.
ث. در صورت لزوم، سایر سوابق سلامت وی را درج کنید: بهعنوانمثال؛ به جز درد مذکور، بیمار از حال عمومی خوبی برخوردار است.
ج. در صورت لزوم، سابقه خانوادگی بیمار را در نظر بگیرید: بهعنوانمثال؛ هیچ سابقه خانوادگیای از سردرد وجود ندارد.
چ.نتایج معاینه را خلاصه کنید که این امر میتواند شامل مشاهده کلی و آنالیز وضعیت، معاینه ارتوپدی، معاینه عصبی و معاینه کایروپراکتیک (لمس استاتیک و حرکتی) باشد. بهعنوانمثال: معاینه بر روی یک زن جوان با ظاهری متناسب انجام شد که سرش نسبت به ستون فقرات کمی جلوتر قرار داشت. دامنه حرکتی گردن وی راحت و بدون درد بود به جز برخی محدودیتهای جزئی هنگام خم شدن جانبی گردن به چپ و چرخش سر به چپ. این حرکات با ناراحتی در سمت راست گردن نیز همراه بود. فشار بر گردن در موقعیت ثابت باعث ایجاد ناراحتی در بیمار نمیشد. بااینحال، فشار گردن در چرخش و تمایل به سمت راست باعث ایجاد درد زیر لوب اکسیپیتال (پسسری) در سمت راست شد. اعصاب جمجمه در وضعیت طبیعی قرار داشت. عملکرد حرکتی، حسی و غیرارادی اندام فوقانی نرمال بود.
ح. بیماری فرد، سردرد سرویکوژنیک ناشی از فشار مزمن پوسچرال تشخیص داده شد.
مدیریت و نتیجه
الف. درمان انجام شده را تاحدامکان صریح و دقیق توصیف کنید. بهعنوانمثال، بیمار یک دوره درمانی شامل دستورزی در ستون فقرات گردنی و فوقانی قفسه سینه را سه بار در هفته به مدت دوهفته دریافت کرد. علاوه بر این، به بیمار توصیههایی در مورد حفظ وضعیت مناسب در محل کار ارائه شد. همچنین به بیمار آموزش استفاده از بالش گردنی داده شد.
ب.در صورت امکان، به معیارهای عینی بهبود بیمار اشاره کنید. بهعنوانمثال، بیمار یک دفترچه داشت که نشان میداد در هفته اول شروع درمان دو سردرد و هفته بعد تنها یک سردرد را تجربه کرده است. علاوه بر این، شدت سردرد او در طول دوره درمان کاهش یافت.
پ. مفید بودن روش درمان را شرح دهید. بهعنوانمثال: بر اساس پیشرفت گزارششدهی بیمار در طول دوهفته اول مراقبت، او دودرمان اضافی را در دوهفته بعدی دریافت کرد. در طول هفته آخر درمان، او هیچ سردردی را تجربه نکرد و گزارش کرد که بهطورکلی احساس انرژی بیشتری نسبت به قبل از شروع درمان دارد. او پس از مجموعاً چهار هفته مراقبت (۱۰ درمان) مرخص شد.
بحث:
بخشهای فوق را ترکیب کنید. بهعنوانمثال: تمایز بین میگرن و سردرد سرویکوژنیک همیشه واضح نیست؛ بااینحال، این مورد چندین ویژگی را هم زمان نشان میداد.
موارد و دروس آموخته شده را خلاصه کنید. بهعنوانمثال: این مورد یک تظاهر کلاسیک از سردرد سرویکوژنیک بود که بهسرعت با دستورزی ستون فقرات، درمان حمایتی و توصیههای کیفی برطرف شد.
منابع
علائم و اختصارات جداول، شکلها و تصاویر باید به ترتیبی که در متن آمدهاند، شمارهگذاری شوند.
بهعنوانمثال:
شکل ۱: شدت سردرد در مقیاس آنالوگ بصری در مقابل زمان چهارهفتهای که بیمار تحت مراقبت بوده، ثبت شده است. درمان در روزهای ۱، ۳، ۵، ۸، ۱۰، ۱۲، ۱۵، ۱۸، ۲۲ و ۲۵ انجام شد. فراوانی و شدت سردرد بهمرورزمان کاهش یافت.
مترجم:مریم محجوب
مطالعه صدها مطلب علمی در حوزه بیولوژی
آرشیو جدیدترین خبرهای روز دنیای بیولوژی